Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-03-19@03:36:06 GMT

پروعده‌ترین رئیس‌جمهور تاریخ ایران چه‌کسی است؟/ فقط یک آدم بی‌عقل می‌تواند بگوید مشکلات را در 100 روز حل می‌کنم

تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۲۱۹۶۵۵۲۴/پروعده_ترین_رئیس_جمهور_تاریخ_ایران_چه_کسی_است_فقط_یک_آدم_بی_عقل_می_تواند_بگوید_مشکلات_را_در_۱۰۰_روز_حل_می_کنم

پروعده‌ترین رئیس‌جمهور تاریخ ایران چه‌کسی است؟/ فقط یک آدم بی‌عقل می‌تواند بگوید مشکلات را در 100 روز حل می‌کنم

آیا انکار وعده 100 روزه تحول اقتصادی، ناپسندیده‌تر بود یا اصل آن وعده پرهیجان در وعده‌های تبلیغاتی 4 سال پیش؟

سرویس سیاست مشرق - روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌

********

دولت تکریم یا دولت تحقیر؟

محمد ایمانی در کیهان نوشت:


1- فروردین و اردیبهشت دو سال پیش چه هنگامه و هیجانی برقرار بود. تازه بیانیه (توافق) لوزان منتشر شده بود و گروهی به سودای اینکه رونق اقتصادی در راه است، در برخی خیابان‌های بالای شهر - همان جا که برخی مدیران ارشد دولتی خانه دارند - جشن گرفته بودند. یکی دلار را با اسکناس هزار تومانی و دیگری با اسکناس 500 تومانی مقایسه می‌کرد؛ حاکی از اینکه ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم چه قدر بالا خواهد رفت. سه ماه بعد (23 تیر 94) توافق هسته‌ای به سرانجام رسید و رئیس‌جمهور با هیجان و افتخار اعلام کرد همه تحریم‌های بانکی و مالی و موشکی و نظامی بالمّره در روز اجرای توافق لغو خواهد شد. در آن ایام روزنامه‌هایی بودند که نیمه تای بالای خود را به عکس‌هایی از وزیر خارجه اختصاص ‌دادند و کلاه دوره قاجاری، بر سر او ‌گذاشتند و تیتر ‌زدند: «ایران فردا؛ امیرکبیر عصر ما». یا دو عکس از ظریف و جلیلی گذاشتند درباره لغو تحریم‌ها و از قول اولی زدند (لغو) می‌شود و دومی که پیش‌بینی کرد (لغو) نمی‌شود. هرچه بود در آن روزگار، وزیرخارجه روی بورس بود، برخلاف ماه‌های اخیر که از وی و معاونان فعالش در مذاکرات، کمتر خبری می‌بینیم و می‌شنویم.


2- برجام در همین 14 ماه شروع اجرای تعهدات آمریکا و غرب آن‌قدر نقض شد که انگار پادری کریدورهای سیاسی است و اصالتا برای زیرپا انداختن بافته شده است. آن قدر نقض شد که صدای آقای ظریف هم درآمد. صفحه کلید (کیبورد) را باز کرد و رگبار واژه‌ها را به سمت آمریکا گرفت. «خواهیم دید که آیا آمریکا آماده پایبندی به متن برجام است یا نه، چه رسد به روح آن. تاکنون که از هر دو سرپیچی کرده است. باز هم باید از ماژیکم برای مشخص کردن متن استفاده کنم؟». از وزارت خارجه «سوغات پیچ» برجام، فقط همین مقدار رمق باقی مانده است؛ توئیت و توئیت‌بازی! تصور ‌کنیم آقای ظریف وزیرخارجه نبود و در خانه خود نشسته بود و دوره بازنشستگی‌اش را می‌گذراند. آیا توفیری می‌کرد؟ می‌شد وزیرخارجه نبود و این توئیت را از خانه یا هتل هم فرستاد. به کسی و جایی هم برنمی‌خورد. تازه اکنون فصل انتخابات در ایران است و آمریکایی‌ها در دولت و کنگره، بارها به صراحت گفته‌اند نگرانند که تشدید تحریم‌ها (نقض توافق با بهانه یا بی‌بهانه) بر سرنوشت دولت روحانی تأثیر منفی بگذارد. احتمالا بعد از انتخابات، برجام را آب‌کش می‌کنند، اگر دولت فعلی سرکار باشد.


3- دو سال پس از هیجان و جشن کذایی، وقتی از توافق برجام - تنها پروژه مهم دولت- سخن می‌گوییم، گویا فقط از خاطره و تاریخ منقضی سخن می‌گوییم. انگار نه انگار که این شق‌القمر قرار بوده تا 15 سال برقرار بماند، روزانه 170میلیون دلار (ماهانه 5 میلیارد، سالانه 60 میلیارد دلار) عایدی برای کشور داشته باشد، به اقتصاد و کسب و کار رونق بدهد، اشتغال ایجاد کند، و مردم را از شندرغاز یارانه بی‌نیاز سازد. اخبار از تشدید بیکاری و تعطیلی کارخانه‌ها و 3 برابر شدن بدهی‌ها و مخارج دولت، افزایش نقدینگی تورم‌زا، کمیابی منابع سرمایه‌گذاری برای احیای تولید، آشفته‌ حالی بورس و... حکایت می‌کند. اما دیگر کسی صلاح نمی‌بیند فلاش بک بزند و یکایک ویدئوهای مربوط به وعده‌های دولتمردان درباره لغو تحریم‌های اصلی و رونق و گشایش اقتصادی را مرور کند و پاسخ دهد که چرا به مردم آدرس سراب دادند؟ اما از آن سو می‌شنوید که ریچارد نفیو (عضو تیم مذاکره‌کننده آمریکا و معمار تحریم‌های ضد ایرانی) می‌گوید «تیم ایرانی از اینکه همه تحریم‌ها لغو نمی‌شوند آگاه بودند. برجام، حق و توانایی تحریم را از ما سلب نمی‌کند». و ایلان گلدنبرگ از مقامات دولت اوباما در فارین پالیسی تصریح می‌کند «ایران از سرعت کاهش تحریم‌ها ناراضی است. بخش زیادی از این موضوع تقصیر دولت ایران است نه ما؛ چرا که پرزیدنت روحانی، توافق را با غُلُو درباره مزایای اقتصادی آن به عموم مردم فروخت».


4- دو هفته پیش وقتی سنای آمریکا بررسی طرح تحریم‌های جدید را به تعویق انداخت، باب کورکر رئیس کمیته روابط خارجی از علت ماجرا رمزگشایی کرد و گفت «پیش‌نویس تحریم جدید، قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران رسما وارد چرخه قانون‌گذاری نخواهد شد. علت، نگرانی اروپا از تأثیر تشدید تحریم‌ها بر سرنوشت میانه‌روها در انتخابات است». او نمی‌گوید نشان‌ شده‌های ما در ایران چنان محترم هستند که به خاطر آنها، مردم ایران را تحریم نمی‌کنیم. بلکه تصریح می‌کند تحریم‌ها را به خاطر احتمال به خطر افتادن سرنوشت این طیف، به بعد از انتخابات موکول می‌کنیم. مفهوم این قبیل سخنان که از زبان وزیرخارجه آمریکا و رئیس سابق سازمان سیا نیز عنوان شد، این است که آمریکا به بقای جریان منفعل در برابر غرب، برای ترساندن مردم ایران و باج‌خواهی‌های جدید نیاز دارد. آنها در حقیقت نقطه امید و اتکای غرب هستند چون اولویت‌شان، تنش‌زدایی به هر قیمت و فاکتور کردن آن برای مردم ایران ذیل ادعای «دور کردن شبح جنگ» است نه مقاومت و تهدیدزدایی. آمریکایی‌ها دولتی را در ایران می‌پسندند که هر گستاخی و تعرضی دید، صدا به اعتراض بلند نکند؛ با یک تشر، پرتاب ماهواره را متوقف کند، هر چند که در لفظ می‌گوید ما برای ساخت موشک و هواپیما از کسی اجازه نمی‌گیریم.


5- اگر کسی سند می‌خواهد، اظهارات وزیر خارجه فرانسه در مهمانی شام سفارت این کشور با حضور تجار فرانسوی در تهران که بهمن 95 اتفاق افتاد. مقارن این سفر، ناوهای فرانسوی به همراه آمریکا و انگلیس و برخی کشورهای دیگر در خلیج‌فارس مانور نظامی برگزار می‌کردند. تجار فرانسوی با اظهار نگرانی پرسیدند آیا این مانور نظامی بر روابط ما تأثیر نمی‌گذارد. ژان مارک آیرو در پاسخ گفت؛ «خیر بنده هیچ نگرانی ندارم. مقامات ایرانی در هیچ یک از جلسات مقدماتی و برنامه‌ریزی برای سفر در تهران و پاریس، به این مانور معترض نشدند. دولت ایران به این سفرها احتیاج دارد و مطمئنم که هیچ اعتراضی در جلسات فردا هم نخواهیم شنید»!


6- اما فقط خارجی‌ها نیستند که به دیده تحقیر می‌نگرند. گویا کسانی در درون دولت نیز بی‌میل نیستند که تصویر تحقیر و حقارت را به خارج و داخل پمپاژ کنند تا عفریته‌ای مانند وندی شرمن را سر وجد بیاورند. لطفا کلمات تحلیل وقیح و موهن سایت وابسته به معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد را با دقت تمام مرور کنید که چند روز پس از ماجرای مشکوک و شرم‌آور توزیع سبد کالا 19) بهمن (91 نوشت؛ «جایزه بهترین کارگردانی برای حسن روحانی؛ در حاشیه چگونگی توزیع کالاهای اساسی... توزیع سبدکالا به مردم با شیوه‌ای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیرقابل پیش‌بینی باشد. او دقیقا همین اتفاق - ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن در زیر دست و پا - را پیش‌بینی می‌کرد و اصلا آن را برای پیشبرد استراتژی خارجی خود لازم داشت ]!![ به عبارت دیگر روحانی به یک نمایش داخلی برای ارائه در جشنواره‌های سیاسی خارجی نیازمند بود ]به تعبیر رادیو فرانسه، دولت روحانی قیافه فروشنده بدهکار و مشتاق معامله بر سر حقوق ملی را به خود گرفته بود[. نگاه کنیم به اظهارات اخیر وندی شرمن که گفته است «شما در اخبار دیدید که ایران اخیرا به طور قابل مشاهده‌ای غذا بین مردم فقیر جامعه‌اش توزیع کرده تا نشان دهد کاهش هدفمند و محدود تحریم‌ها، تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است». به هر حال این دقیقا همان نتیجه‌ای بوده که روحانی از توزیع سبد کالا در میان مردم داشته است، این که تحریم‌ها بر روی مردم ایران تاثیر مستقیم و انکارناپذیر داشته؛ این که اوضاع اقتصادی مردم ایران نه تنها رو به راه نیست بلکه حاضرند برای چند عدد مرغ و چند کیلو برنج با یکدیگر درگیر شوند... درست است که روش توزیع سبد کالا چندان مناسب نبود، اما اگر با این نمایش بتوان جایزه اول بهترین اثر را در فستیوال سیاست جهانی به خود اختصاص داد، به تحقیر چند روزه‌ای که بازیگران آن شدند، می‌ارزید»!!


7- فقط از یک آدم بی‌عقل برمی‌آید. به قول آقای روحانی «فقط یک آدم بی‌عقل می‌تواند بگوید مشکلات را در 100 روز حل می‌کنم». شما تصور می‌کنید ایراد این عبارت چه بود که متولیان سایت رسمی دولت، مجبور به ممیزی و حذف آن از متن سخنان اخیر رئیس‌جمهور شدند؟ آیا انکار وعده 100 روزه تحول اقتصادی، ناپسندیده‌تر بود یا اصل آن وعده پرهیجان در وعده‌های تبلیغاتی 4 سال پیش؟! چرا حقوق‌های نجومی در روز روشن انکار می‌شد؟ چرا وعده‌هایی مانند لغو همه تحریم‌ها، رونق اقتصادی بی‌نیاز کننده مردم از دریافت یارانه، حل همه مشکلات (بیکاری و رکود و سرمایه‌گذاری و آلودگی هوا و آب خوردن مردم) پس از لغو تحریم‌ها و...، یکی پس از دیگری نقض و انکار شد؟ و چگونه می‌توان به وعده‌های جدید اعتماد کرد؟ سیره و سیاست امیر مؤمنان(ع) در کجای عرض و طول دیوان‌سالاری دولت «برجام و دیگر هیچ» گم شده که برخلاف فرمان او (نامه به حارث همدانی) عمل می‌کنند؟ «بپرهیز از هر عملی که در پنهان انجام شود و در علن از آن شرمنده شوند. و حذر کن از کاری که هرگاه درباره آن از صاحبش پرسند، انکار کند یا مجبور به عذرخواهی شود». (نامه 69 نهج‌البلاغه).


8- می‌شد اتاقی به برخی دولتمردان توئیتر باز و تلگرام باز نظیر آقای مشاور یا آقای معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور و یا برخی وزرا سپرد که جملگی در آن مشغول کامنت‌بازی و توئیت‌گذاری باشند؛ اما امور مردم با رویکرد تفننی و مجازی و تبلیغاتی نمی‌گردد. کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند مدیریت انقلابی، بانشاط و پرتلاش و مؤمن به ظرفیت‌های انقلاب و توانمندی‌های مردم خویش است. به تعبیر رهبر انقلاب «هر جا مدیریت انقلابی فعال و پرتحرک داشتیم، کار پیش رفته است، هر جا مدیریت ضعیف، کم‌جان، ناامید، غیرانقلابی و بی‌تحرک داشتیم، کارها یا متوقف مانده یا انحراف پیدا کرده است». نیروهای مؤمن و انقلابی می‌توانند با عبور از اختلاف سلیقه‌ها و اولویت بخشیدن به موضوع بازگرداندن لکوموتیو دولت به ریل انقلاب، پویش پیشرفت و عدالت و عزت و کرامت را تبدیل به موج اجتماعی کنند. چهار هفته فرصت کمی نیست برای راه‌اندازی مطالبه اجتماعی «دولت عزت و اقتدار و اقدام و عمل ملی».

چارچوب هایی برای تبلیغات انتخاباتی

مصطفی طاهری در خراسان نوشت:

تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری از روز جمعه و همزمان با اعلام اسامی نامزدها به صورت رسمی آغاز شد. قطعاً تبلیغات نقش مؤثری در معرفی نامزدها و برنامه های آنان به مردم دارد. اقشار مختلف مردم نیز براساس شناختی که از کاندیداهای انتخابات به دست می آورند، سعی می کنند بهترین گزینه را برای اداره امور کشور انتخاب کنند. با گسترش رسانه های عمومی و جمعی، روش های تبلیغاتی هم دچار تغییر و تحول شده است و کمتر از گذشته پوسترها و برچسب های کاغذی را در سطح شهرها شاهد هستیم اما با تفاوت در روش ها، اهمیت اصل تبلیغات نه تنها کم نشده بلکه بیشتر شده است. تشکیل کمپین و برنامه ریزی سازوکارهای تبلیغاتی در دنیا امروز به یک علم و یک شغل حرفه ای تبدیل شده است اما در کشور ما تقریبا نوپاست و می بایست چارچوب ها و الزامات آن را دقیق مشخص کنیم. برخی از این الزامات در سیاست های ابلاغی رهبر انقلاب در خصوص انتخابات تأکید شده است که در ادامه به 3 نکته مهم در این موضوع اشاره می کنیم:


1. قطعاً در کشوری که بر پایه تعالیم حیات بخش اسلامی شکل گرفته است «رعایت چارچوب های اخلاقی» مهمترین الزام در فضای تبلیغاتی است. ضرورتی که می بایست هم از سوی خود نامزدها و هم از سوی حامیان آن ها رعایت شود. یکی از مهمترین دستورات اسلامی، پرهیز از غیبت، تهمت و دروغ است. شایسته نیست حامیان نامزدها، به راحتی برای اثبات نامزد مورد نظر خود، به تخریب و تحقیر نامزد رقیب بپردازند. متاسفانه تجربه تلخ مناظرات سال 88، و بی اخلاقی های صورت گرفته در آن در اذهان مردم باقی مانده است. اظهارات برخی از طرف های مناظرات به حدی دور از منطق و آداب بود که آتش التهاب را در میان طرفداران نامزدها هم شعله ورتر کرد. طرفین مناظرات به راحتی یکدیگر را به دروغگویی متهم می کردند و در غیاب اشخاص به آنان تهمت وارد می کردند. حضرت آیت ا... خامنه ای نیز در اولین سخنرانی عمومی خود پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری این موضوع را متذکر شدند: «در مواردی انسان می دید که در این مناظره‌ها جنبه منطقی مناظره ضعیف می شد؛ جنبه احساساتی و عصبی پیدا می کرد؛ جنبه‌ تخریبی غلبه پیدا می کرد؛ سیاه‌نمایی وضع موجود به شکل افراطی در این مناظره‌ها دیده شد؛ سیاه‌نمایی دوره‌های گذشته هم در این مناظره‌ها مشاهده شد؛ هر دو بد بود. اتهاماتی مطرح شد که در جایی اثبات نشده است؛ به شایعات تکیه شد، بی‌انصافی هایی احیاناً دیده شد؛ هم بی‌انصافی نسبت به این دولت با این همه حجم خدمت و هم بی‌انصافی نسبت به دولت های گذشته و دوران سی ساله». در سیاست های کلی انتخابات که رهبر معظم انقلاب در سال گذشته ابلاغ کردند صراحتاً به این موضوع اشاره کردند: « ممنوعیت هرگونه تخریب، تهدید، تطمیع، فریب و وعده‌های خارج از اختیارات قانونی و هرگونه اقدام مغایر امنیت ملی نظیر تفرقه قومی و مذهبی در تبلیغات انتخاباتی».


2. یکی دیگر از موضوعات بسیار مهم در تبلیغات انتخاباتی، «مرزبندی صریح با دشمنان» ملت است. قطعاً رسانه هایی مانند بی.بی.سی، صدای آمریکا و رادیو فردا که از بودجه های عمومی انگلیس و آمریکا استفاده می کنند، تأمین کننده منافع کشورهای خود هستند و نه دلسوز ملت ایران. راهبرد همیشگی این رسانه ها در انتخابات نیز تلاش برای کاهش حضور مردم در انتخابات و ایجاد اختلاف و درگیری میان توده های مردم بوده است. گاهی نیز این رسانه ها سعی می کنند از نامزدی حمایت و از نامزدی دیگر انتقاد کنند. اما بررسی شواهد گوناگون نشانگر این موضوع است که ادعای موافقت و مخالفت غربی ها با نامزدهای انتخاباتی کشور نیز واقعی نیست. رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی اخیر خود در جمع فرماندهان و کارکنان ارتش به این موضوع اشاره کردند: «البته در دشمنی این ها هیچ تردیدی نیست؛ در این که تدبیر می کنند، فکر می کنند، دشمنی می کنند، دستگاه‌های مختلف شان را به کار می‌اندازند؛ در تمام این مدت قریب چهل سال، این دشمنی‌ها بوده؛ هر دولتی سر کار بوده، این دشمنی‌ها را کرده‌اند. اینکه بگوییم با فلان آدم موافقند، با فلان آدم مخالفند، از فلان آدم ملاحظه می کنند، نخیر. زمان امام (رضوان‌ا... علیه) همین دشمنی‌ها بود، بعد از رحلت امام که بنده مسئولیتی پیدا کردم، همین دشمنی‌ها بود، تا امروز هم هست.

دولت های مختلف با مذاق های مختلف، با سلیقه‌های مختلف آمدند، رفتند و در همه‌ این احوال این دشمنی‌ها بوده.» به عنوان مثال در دوره ای این تصور در افکارعمومی شکل گرفته بود که غربی ها از انتخاب آقای خاتمی به عنوان رئیس جمهور کشور حمایت می کنند اما آمریکا در دوره ریاست جمهوری او، ایران را به عنوان «محور شرارت» معرفی کرد. در پرونده هسته ای نیز در دوران اصلاحات، طرف های غربی در برابر همکاری های ایران، اصرار به تعطیلی آن داشتند. در دولت یازدهم نیز، علی رغم ادعای حمایت برخی از رسانه های غربی، روند تحریم ها و اظهارات ضد ایرانی مقامات غربی ادامه یافت. علاوه بر این که مرزبندی با دشمنان ملت، یکی از ضرورت های اعتقادی است این موضوع در سیاست های کلی انتخابات نیز تبدیل به یک اصل شده است. بند ششم این ابلاغیه هم تصریح می کند: «ممنوعیت استفاده از حمایت و امکانات بیگانگان اعم از مالی و تبلیغاتی توسط نامزدها و احزاب و برخورد به‌موقع دستگاه‌های ذی‌ربط» .


3. از موضوعات مهمی که در بند چهارم سیاست های ابلاغی رهبری نیز بر آن تأکید شده است، شفافیت مالی هزینه های انتخاباتی است: «تعیین حدود و نوع هزینه‌ها و منابع مجاز و غیرمجاز انتخاباتی، شفاف‌سازی منابع و هزینه‌های انتخاباتی داوطلبان و تشکل‌های سیاسی و اعلام به مراجع ذی‌صلاح و اعمال نظارت دقیق بر آن و تعیین شیوه و چگونگی برخورد با تخلفات مالی.» قطعاً راه اندازی ستادهای انتخاباتی، نیاز به تأمین مالی دارد. برخی از نامزدها از کمک های مالی مردمی استفاده می کنند و برخی دیگر نیز ممکن است از سوی احزاب، تشکل ها و موسسات تغذیه شوند. اگر نامزدهای انتخابات دم از شفافیت مالی می زنند، شایسته است این سیاست را در ایام تبلیغات به صورت عملی نشان دهند.


نکات گوناگونی درباره الزامات تبلیغاتی انتخابات می توان برشمرد، اما در این مجال سعی شد تنها 3 نکته مهم را براساس سیاست های کلان انتخابات در کشور یادآوری کنیم که شایسته است نامزدها و هواداران آنان، این موارد را سرلوحه فعالیت های انتخاباتی خود قرار دهند.

بحران بانکی در آستانه انفجار

امیر استکی در وطن‌امروز نوشت:

وضعیت نظام بانکی کشور به اذعان همه متخصصان اقتصادی نامناسب است. وضعیت نامناسبی که عده زیادی آن را یک بحران بسیار بزرگ می‌دانند. بحران بزرگی که به واسطه اینکه درصد بسیار بالایی از ثروت و پس‌انداز ملت در بانک‌ها وجود دارد و از آن هم مهم‌تر نظام پرداخت کشور مبتنی بر بانک‌هاست، ابعاد بسیار گسترده‌تری از صرف یک زمینه اقتصادی در حال ورشکستگی دارد. ابعادی که نه‌تنها اقتصادی بلکه سیاسی و امنیتی نیز خواهد بود و هیچ‌کس نمی‌خواهد حتی به وضعیتی که پس از بیرون ریختن این بحران پیش خواهد آمد، فکر هم کند. طبیعی است هیچ گروه سیاسی هم تمایل ندارد مسؤولیت وضعیت پیش رو را برعهده بگیرد. دولت محترم تدبیر و امید هم در این 4 سال بای نحو کان حل این بحران را به آینده‌ای نامشخص حواله داده است و با این غلتاندن مساله به جای حل آن این گلوله برفی هر لحظه بزرگ‌تر می‌شود و این هست و نیست ملت در پایین‌دست این تصمیمات کلان اقتصاد- سیاسی است که در تحلیل نهایی باید با این گلوله عظیم مواجه شود. از این رو پرداختن به مساله بانک‌ها در شرایط کنونی کشور اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. خاصه اینکه انتخابات ریاست‌جمهوری نزدیک است و هر شخص یا گروهی که در این رقابت حضور خواهد داشت باید صریحا از آنچه در این‌باره خواهد کرد سخن بگوید. البته سخن گفتن از این مساله باید در یک بستر انضمامی شکل بگیرد و تنها سخن از مقصر بودن دیگران کافی نیست. کاری که دولت تدبیر و امید در این 4 سال با شدت و قوت دنبال کرد و عمده پتانسیل آن به اثبات این مهم گذشت که شرایط کنونی معلول اشتباهات و ضعف عملکرد دولت‌های نهم و دهم است. به عبارت دیگر امروز همه در این حقیقت که وضعیت نظام بانکی کشور بحرانی است متفق‌القولند (البته جز دکتر حسن روحانی و جناب نوبخت!) با این تفاوت که در این مهم که مقصر اصلی چه کسی است با هم اتفاق نظر ندارند. دولت به دنبال اثبات این است که تقصیر گذشتگان است و صاحب‌نظران و تحلیلگران اقتصادی همراستا با دولت نیز به جد به دنبال این مساله هستند. اما بحرانی که در پیش رو است چگونه چیزی است؟ برای فهمیدن این وضعیت بهتر است از بحث نقدینگی شروع کنیم و آن گلوله برفی را که در این 4 سال حسابی غلتانده شده و تقریبا 2 برابر شده است بهتر بشناسیم. پس از آن و با بیان چند حقیقت ساده و نشان دادن این مهم که جایی در اقتصاد کشور وجود ندارد که بتواند از پس سود پرداخت شده به شبه‌پول موجود در کشور برآید، بمب ساعتی و بحرانی که از آن یاد کردیم اندکی واضح‌تر می‌شود.


رقم کل نقدینگی در بهمن ماه 95 به استناد گزارش منتشرشده توسط بانک مرکزی در 20 فروردین 96 بالغ بر 09/1211 هزار میلیارد تومان است. سهم شبه‌پول از این رقم 83/1058 هزار میلیارد تومان است که سهمی 4/87 درصدی از نقدینگی را شامل می‌شود. سهم اسکناس و مسکوک 17/32 هزار میلیارد تومان است که 65/2 درصد از نقدینگی را شامل می‌شود. سهم پول 26/152 هزار میلیارد تومان است که 57/12 درصد از نقدینگی را در این سال شامل می‌شود. وضعیت سپرده‌های مدت‌دار در شبه‌پول رقم کل 51/986 هزار میلیارد تومان را داراست. سهم این سپرده‌ها از شبه‌پول 17/93 درصد و از نقدینگی 46/81 درصد است. وضعیت مدت این سپرده‌ها هم جالب توجه است؛ وضعیت سپرده‌های کوتاه‌مدت: رقم کل 06/505 هزار میلیارد تومان، سهم از سپرده‌های مدت‌دار 2/51 درصد، سهم از شبه‌پول 7/47 درصد، سهم از نقدینگی 7/41 درصد. وضعیت سپرده‌های بلندمدت: رقم کل 45/481 هزار میلیارد تومان، سهم از سپرده‌های مدت‌دار 8/48 درصد، سهم از شبه‌پول 47/45 درصد، سهم از نقدینگی 75/39 درصد. قبل از اینکه بخواهیم درباره این آمار و ارقام صحبت کنیم بهتر است همین پارامترها را در انتهای سال 92 نیز مشاهده کنیم تا وضعیت آنها را در تقریبا شروع به کار دولت یازدهم نیز بدانیم. نقدینگی در اسفند 92 به استناد گزارش منتشرشده از سوی بانک مرکزی در تاریخ 22 مرداد 93 رقمی بالغ بر 55/639 هزار میلیارد تومان بوده است. سهم شبه‌پول از این رقم 94/519 هزار میلیارد تومان معادل 3/81 درصد بوده است. سهم اسکناس و مسکوک 4/33 هزار میلیارد تومان معادل 22/5 درصد از نقدینگی بوده است. سهم پول 6/119 هزار میلیارد تومان و درصد آن از نقدینگی 7/18 درصد بوده است. وضعیت سپرده‌های مدت‌دار در شبه‌پول سال 92 از این قرار بوده: رقم کل 69/475 هزار میلیارد تومان، سهم آن در شبه‌پول 5/91 درصد و سهم آن از کل نقدینگی 4/74 درصد. میزان سپرده‌های کوتاه‌مدت 66/229 هزار میلیارد تومان بوده است. سهم از کل سپرده‌های مدت‌دار 3/48 درصد، سهم از شبه‌پول 2/44 درصد و سهم از نقدینگی36 درصد بوده است. میزان سپرده‌های بلندمدت 03/246 هزار میلیارد تومان، سهم از کل سپرده‌های مدت‌دار 7/51 درصد، سهم از شبه‌پول 32/47 درصد و سهم از نقدینگی 45/38 درصد بوده است. در این آمار و ارقام آنچه از همه واضح‌تر و مهم‌تر است رشد نقدینگی است.


رشد نقدینگی در بهمن ماه 95 نسبت به اسفندماه94، 36/89 درصد است که اکنون به بیش از 2 برابر رسیده است. این رقم نقدینگی را بسیاری از متخصصان یک ابررقم برای اقتصاد ایران می‌دانند، خاصه اینکه بدانیم این رقم هم‌اکنون از کل تولید ناخالص ملی کشور نیز بیشتر است. اتفاقی که در وضعیت رها شدن گلوله برف خواهد افتاد با توجه به دانستن این ارقام چه

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۶۵۵۲۴/پروعده_ترین_رئیس_جمهور_تاریخ_ایران_چه_کسی_است_فقط_یک_آدم_بی_عقل_می_تواند_بگوید_مشکلات_را_در_۱۰۰_روز_حل_می_کنم را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی: