سیاست و صنعت سرگرمی، عرصه فرهنگ را تنگ کرده است
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۹۹۶۰۵۲/سیاست_و_صنعت_سرگرمی_عرصه_فرهنگ_را_تنگ_کرده_است
تهران- ایرناپلاس- در بخش اول گفتوگو با رامین حیدری فاروقی، مستندساز و کارگردان درباره وضعیت کلی مستند در سالهای اخیر صحبت کردیم و حالا در بخش دوم این گفتوگو درباره جایگاه سینماحقیقت سخن میگوییم.
ایرناپلاس: اگر موافق باشید درباره جشنواره سینماحقیقت صحبت کنیم. دوازدهمین دوره آن برگزار شد و مورد استقبال قابل توجهی قرار گرفت؛ هم از طرف مردم و هم از طرف سازندهها.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حیدری فاروقی: ضمنا این استقبال در فضای معرکه و باوقار و محترمی هم شکل گرفت. در کنار اینها مدیران فرهنگی هم هستند. ولی مدیران فرهنگی ما جدی گرفته نمیشوند. شاید ما عادت کردهایم که همدیگر را تشویق نکنیم. تشویق کردن یک مهارت خلاق است. هزینه هم میخواهد. معرفت و منش هم میخواهد و مسئولیتزا هم است. من اگر از شما تعریف بکنم باید دنبالتان بدوم و باید مسئولیت بردارم و مسئولیت یعنی من به حدی رسیدهام که میگویم سپاس و درود بر تو که 25 درصد از امکانات را محقق کردی. نه اینکه مدام راجع به 120 درصد غیرممکن با او صحبت کنم و او هم تقریباً قیدش را بزند. من فکر میکنم که ما باید به هم رحم بکنیم؛ همه به هم. بله من مدیران آدم حسابی هم میشناسم که غمگین هستند برای اینکه بدنه نهاد و سازمانشان حاضر نیست مسئولیتپذیر باشد و مهارتهای لازم را ندارد و اصلاً گوش نمیکند.
حالا اگر کسانی در جایی میتوانند آدمهایی را جمع کنند حتی به شکل گلخانهای، تغییر و تحقق امر زیبا را به رخ بکشند به اندازه هر غنچه این گل باید تشویق بشوند. حالا ممکن است که شما بگویید بهخاطر یک غنچه و اینجا باید الان گلزار باشد. عزیز دلم آن گلزار هم از جایی شروع شده است. مطلق کردن هر نوع ماجرایی و شدت بخشیدن به هر چیزی، ضریب خطا را بالا میبرد. حالا من به سهم خودم فکر میکنم اگر ما به آدمها یادآوری بکنیم که ما حرکت درست شما را دیدیم آنها را تشویق میکنیم و حتی در نوع معادله منفعتطلبانه هم به نفع ماست. تا اینکه طرف را بهطور کامل انکار کنیم و بگوییم تو داری خودت را لانسه(تبلیغ) میکنی. این داوری لعنتی چه شهوتی دارد؟ الان شخص میترسد برود کار خیر بکند. اگر شخص کار خیر انجام بدهد میگوییم دارد خودش را تبلیغ میکند و اگر نکند هم میگوییم در خواب بودند. نکنیم این کار را و به داوری خودمان مشغول باشیم. این یعنی چه؟ یعنی من به اطرافم کاری نداشته باشم؟ نه، عزیزم، یعنی مطلقش نکنیم، کار داشته باشیم. شعور که کل فرهنگ ما آن را پیشنهاد میکند یعنی توانایی و امکان تشخیص بهموقع و به اندازه.
ما باید شعور ارتباط اجتماعی داشته باشیم. سینمای مستند در مواجهه با واقعیت، امکان دسترسی به تجربه برای شعور را بالا برده است؛ با هزینه کمتر. شما با واقعیتهای پیرامونتان روبهرو هستید با تاریختان، با جغرافیایتان، با لحظههای سرنوشتسازتان، با منابعتان، با پرسشهایی که تو را نسبت به بدیهیات به شک و تردید معقول میرساند. سینمای مستند امکانی برای تحقق آرزوی ماست که دلمان میخواهد عمر طولانیتری داشته باشیم. دلمان میخواهد تجربه عمیقتری از هستی داشته باشیم. مستند، این امکان را به ما میدهد و از نعمتهای جهان امروز این است که سینمای مستند هست. زمانی دسترسی به هر سندی فقط از طریق مواجهه مستقیم و پرداخت حداکثری هزینه ممکن میسر بود یا باید در حکایت و داستان میشنیدیم که بخشی از سینمای مستند که من دوست دارم و دنبالش میکنم حکایت مستند است. دلم خواسته شکل روایتی که میکنم شبیه مستنداتی باشد که ما در مثنوی یا در گلستان سعدی داریم. حکایت یعنی تبیین خیالانگیز واقعیت برای عرضه حکمت که شوقانگیز باشد. شما تخیل را بهصورت یک امکان در ذهن خودت و مخاطب جستوجو میکنی و آن را وارد فضای اثر مستندت میکنی، اما دست به رخداد نمیزنی.
تفاوت تخیل در سینمای داستانی این است که تو در آنجا محقی که به رخداد دست بزنی، اما در اینجا به فضا دست میزنی یا به ارجاع دست میزنی. نقطه تأویل را انتخاب میکنی ولی رخداد را دست نمیزنی. سند سرجایش است و اگر بتوانی درام را در فضا محقق کنی شاید تأثیر بگذاری و درنگی را پیشنهاد بکنی؛ بهویژه در فرهنگ ناب و درخشان بشری که ما سهم خیلی معرکهای در آن داریم و این از بخت ماست و برای پزدادن نیست و باید شکرش را بهجا بیاوریم. ما قربان صدقه داشتههایمان میرویم برای اینکه خیالمان راحت باشد که کاری که باید را انجام دادیم و این اصلاً بدرد نمیخورد.
ایرناپلاس: یک نکتهای که دستکم من در دوازده دوره و مخصوصاً در دورههای اخیر سینماحقیقت ندیدم این است که احساس میکنم چشماندازی برای سینماحقیقت وجود ندارد. یعنی هر سال از تعداد مخاطبان یا از تعداد سازندگان متعجب میشوند و انگار شناختی از دو طرف وجود ندارد.
حیدری فاروقی: نه، شگفتزدگی برای این است که ما واقعاً برای رونق امر کیفی ناامید شدهایم و شگفتزده میشویم.
ایرناپلاس: در بحث کمیت هم شگفتزده میشوند.
حیدری فاروقی: خب بله، برای اینکه صنعت سرگرمی و سیاست عرصه فرهنگ را تنگ کرده است. بخش زیادی از مدیران بخشهای سرنوشتساز سرزمین ما معتقدند که فرهنگ چیز خوبی است اگر باشد، انگار که چاشنی یک چیزی است. چاشنی خوبی است، اما اصل مطلب به نظر میآید که سرگرمی است برای اینکه مردم سرگرم باشند و سیاست است برای اینکه دسترسی به منابع تصمیمگیریمان را تحکیم بکنیم. ببینید در مجموعه آموزشمان باید کاری کنیم که برترین استعدادهایمان وارد علوم انسانی شوند. نه اینکه هرمی درست کنیم که آدم خجالت بکشد برود علوم انسانی بخواند. به او بگویند که تو تنبلی که رفتی اینجا. خب یک آدم اندیشمند هم قاطی تنبلها ذوقش کور میشود. برای همین مدیر ماهر، هوشیار و مدرس درجه یک در حوزه علوم انسانی، آنوقت میشود یک تمنای افسانهای. یک تعدادی از آدمها حجم این ماجرا را پر میکنند با یک جریان غیرخلاق و بازگویی مکرر مفاهیم کسلکننده. برای همین اتفاقاً در مورد سینماحقیقت به دلیل اینکه من حدودی با مجموعه نقشههایی که برایش وجود داشته آشنایی دارم. این ایده بوده و گام به گام پیش رفته و فقط دشواریاش این است که متکی به افراد است و شبکه تعدادی از افراد که میتوانند با هم کار بکنند. ما باید اینها را تبدیل بکنیم به روش، به یک منش و به یک سازمان و برای آن سازمان آدم تربیت کنیم تا بتواند هویتش را حفظ کند.
ایرناپلاس: فردگرایی در تمام حوزههاست؟
حیدری فاروقی: خب به خاطر اینکه آدم یک دروغهایی به خودش میگوید که باور میکند. «نظم در بینظمی» یعنی چه؟ این حرفها چیست که ما از خودمان درمیآوریم؟ اینکه ما مهارت ویراژدادن از همدیگر را پیدا کردهایم خلاقه نیست؛ یک تلاش خودخواهانه شدید برای تنازع بقاست. بروز بیاعتمادی و نفرت از زندگی اجتماعی است. این حرفها کجاست؟ نظم ما در زیبایی است. شهر باید زیبا باشد. برای آدمها باید تدارک دید تا آنها باور کنند که برایشان احترام و اهمیت قائلیم. اصلاً به تدارک دیدن سالهاست گفتیم ادا و اطوار. من مثال میزنم آیا این مسجد ادا و اطوار است؟ آنها نمیتوانستند یک چیز دیگری درست بکنند پس این همه داستان برای چیست؟ تو میروی آنجا و حیرت را تجربه میکنی. اینطور نیست؟ آیا کتاب مبین نمیتوانست یک تعداد دستورالعمل باشد؟ چرا آهنگین و دشوار است؟ من نمیدانم از کجا این چیزها را درآوردیم. اینها واقعاً دروغ است.
ایرناپلاس: شاید برای توجیه رفتارهایمان است.
حیدری فاروقی: متأسفانه مطلبی که میگویید با واقعیت قرین است.
پایان بخش دوم
گفتوگو از سیدمهدی موسویتبار
**اداره کل اخبار چندرسانهای**ایرناپلاس**
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۹۹۶۰۵۲/سیاست_و_صنعت_سرگرمی_عرصه_فرهنگ_را_تنگ_کرده_است را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی: