Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - سيد جمال‌الدّين اسدآبادي که از او با نام‌هاي جمال‌الدين افغاني و سيد محمد بن صفدر الحسين نيز نام برده مي‌شود.

سيد جمال‌الدين اسدآبادي
از جمله مسائلي که در باب شخصيت سياسي سيد جمال‌الدين اسدآبادي مطرح مي‌شود شبهه يا شائبه، عضويت وي درتشکيلات فراماسونري است. نخستين‌ باراين موضوع را سيد حسن تقي‌ زاده در «مجله کاوه‌» مطرح کرد و ضمن مقاله‌اي نوشت: «.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

..در مصر شنيده‌ شد که‌ وي‌ در آنجا در محفل‌ فراماسون‌ها داخل‌ بوده‌ و در آنجا بر ضد انگليس‌ حرف‌ زده‌ بود.... در بعضي‌ جرايد غربي‌ به ‌نظر مي‌ رسد که‌ او خود باني‌ و مؤسس‌ محفل‌ فراماسوني‌ بود که‌ 300 نفر عضو داشت‌.» ‌
بار ديگر درسال‌هاي اخيرموضوع فراماسونربودن سيد جمال اسد آبادي درمجموعه «اسناد و مدارک‌ چاپ‌ نشده‌ درباره سيد جمال‌الدين‌ مشهور به‌ افغاني»‌از جانب‌ دکتر اصغر مهدوي‌ به‌ عنوان امري حتمي مطرح شد. درباره نسبت سيدجمال با فراماسونري تاکنون مقالات متعددي به نگارش درآمده است‌ لکن به نظر مي‌رسد آن‌طور که بايد حقيقت ماجرا شکافته نشده وهنوز گره‌هاي نگشوده زيادي پيرامون اين موضوع باقي مانده است.اين کم گويي براي دشمنان سيد فرصتي فراهم آورده تا سخن به گزاف برانند و به اين بهانه به شخصيت و مبارزات سيد حمله کنند.
 
يکي ازکساني که پيرامون فراماسونر بودن سيد سخن به دور از انصاف گفته اسماعيل رائين است که در کتاب «فراموشخانه و فراماسونري در ايران» از سيد چهره و شخصيتي زشت ترسيم کرده و وي را خائن، جاسوس انگليس، مقام خواه، قدرت طلب ودر نهايت فراماسونر معرفي کرده است. اين کتاب که بسان جزوه‌هاي گروه‌هاي سياسي در روزهاي انقلاب برسر چهارراه‌ها و در بساط دستفروشي‌ها توزيع مي‌شد به دليل نقص‌هاي بسيارهيچ گاه از سوي محافل علمي و آکادميک مورد اعتنا قرار نگرفته است.
اسماعيل رائين درکتاب خود به دورازرسالت تاريخ نگاري با القاب زشت و زننده‌اي از سيد ياد مي‌کند و بدون اينکه سند و مدرکي ارائه دهد وي را به باد ناسزا مي گيرد. اين نکته در کنارساير نقايص برغير پژوهشي بودن مطالب کتاب صحه گذاشته و ادعاهاي مؤلف را با چالشي جدي مواجه مي‌سازد.

مؤلف کتاب «فراموشخانه و فراماسونري در ايران» بدون در نظر آوردن چهره مبارزاتي سيد جمال عليه استبداد و استعماردر چندين جاي کتاب خود وي را به خاطر مکتوم کردن مليت وانتخاب نام‌هاي مستعار محکوم به بي‌وطني و ديگر القاب موهن مي‌کند.دراين ارتباط درکتاب اسماعيل رائين آمده است: «آنچه باعث تعجب فراوان و سوء ظن نسبت به اعمال و رفتار سيد شده عوض کردن نام و نام خانوادگي حتي مليت اوست وبه نقل از کتاب «سياستگران قاجار» علت تغيير نام و مليت سيد تلون مزاج شديد وي است.» يا درجاي ديگري مي‌گويد: «سيد در تغيير مذهب نيز تلون مزاج داشته گاهي خود را از خانواده شيعي ايراني معرفي کرده و عنوان سيد را به اول نام خويش اضافه مي‌کرد و زماني نيز خود را حنفي مذهب نشان مي‌داد.»
 
آقاي رائين بدون اينکه به خود زحمت يافتن علت اين کار سيد را بدهد حکم صادر کرده است که بله، مشخص نبودن مليت سيد سببش تلون مزاج وي است! در صورتي که محققان و مورخان علت اين کارسيد جمال را مصون ماندن خانواده‌اش از گزند حاکمان وقت و رساندن پيام خود از وراي تعصبات قومي و مذهبي گفته‌اند که کاملاً منطقي و منطبق با اقتضائات آن روزگار بوده و نشانه هوشمندي وي است.هرگاه دشمنان به مليت سيد پي مي‌بردند براحتي مي‌توانستند با حربه اختلافات مذهبي کارهايش را بلااثر کنند.
 
اگر دشمنان مي‌دانستند او سيد، شيعه و ايراني است، احساسات جمعيت‌هاي متعصب را عليه او تحريک کرده ودرهياهوي اختلافات شيعه و سني به فعاليت‌هاي وي خاتمه مي‌دادند. اسماعيل رائين که ازدرک اين ظرايف عاجز بوده به جاي اعتراف به هوش و ذکاوت سيد وي را متهم به بي‌ديني و تلون مزاجي مي‌کند و مي‌نويسد:«سيد معتقد به دين و آيين خاصي نبود، بلکه ضد دين هم بوده است... او حتي خود را در انجمن‌هاي مخفي مصر مخالف خدا و در هند دشمن طبيعيون و دهريون معرفي مي‌ کرد. سيد در تغيير مذهب نيز تلون مزاج داشت و نه تنها نماز نمي‌خواند بلکه اساساً اعتقاد صحيحي هم به مباني مذهب نداشت و آنچه را به زبان و قلم مي‌آورد... موضوع مقصد بهره‌برداري‌هاي سياسي خارجي بوده است. براي سيد جمال‌الدين دين و مليت و همه چيز ديگر بي‌معنا بود. او به هر جا که پول و توطئه و دسيسه براي کسب مقام و شهرت وجود داشت راه مي‌يافت و خود را در اختيار سرمايه داران يهودي پاريس و قاهره مي‌گذاشت.» براي اين سخنان سست که از قلم وي تراوش کرده چه قضاوتي مي‌توان داشت الا آنکه اگر با سيد دشمني نکرده در بي‌خبري محض بوده است.
 
هر وجدان بيدار و حقيقت طلبي با مطالعه زندگي سراسر رنج ومبارزه سيد جمال‌الدين اسد آبادي درمي يابد که اين گونه اظهار نظرهاي غير منصفانه با حقيقت شخصيت وي ناسازگاراست.مؤلف کتاب «فراموشخانه و فراماسونري در ايران» اتهامات ديگري نيز به سيد نسبت داده که طرح همه آنها از حوصله اين مختصر بيرون است.اما جاي طرح اين سؤال باقي مي‌ماند که فردي با اين درجه از بدبيني نسبت به سيد جمال گفته‌هايش چگونه مي‌تواندعاري ازتحريف و دروغ و ناروا باشد و در رديف کاري پژوهشي قرار گيرد! با برگشت به اصل مطلب تلاش خواهيم کرد تا ماسون بودن سيد را مورد بررسي قرار داده وچند وچون آن را واکاويم.
فراماسونري چيست؟
سازمان فراماسونري به علت افشا نشدن همه اسرار آن هنوز به طور کامل شناخته شده نيست. اما آنچه مسلم است آنکه فراماسونري با هر هدفي تأسيس شده باشد بعدها درخدمت اهداف قدرت‌هاي سلطه گرجهاني درآمده وعليه منافع ملت‌ها به کار گرفته مي‌شود و ابزاري درخدمت توسعه نفوذ قدرت‌هاي بزرگ وسلطه‌جو قرار مي‌گيرد. اين تشکيلات با شعار تمدن، آبادي و احترام به حقوق انسان‌ها توانست توجه برخي از خوش باوران را به خود جلب کند. حتي تحت لواي خيرانديشي، برابري و برادري موفق به جذب نخبگان سرشناسي همچون؛ ويل دورانت، فلمينگ، هگل، روسو، ولتر، فرانس بيکن و اينيشتن شود. اين افراد سر شناس و نامداريقيناً با قصد خيانت به مردم و خدمت به نظام سلطه جذب اين تشکيلات نشده‌اند بلکه به احتمال قريب به يقين با انگيزه‌هاي انساني و کمک به بشريت عضويت ابتدايي آن را پذيرفته‌اند. اما پس از مدتي با پي بردن به مغايرت اهداف سازمان فراماسوني با انگيزه‌هاي شورانگيزوآرماني خود از اين تشکيلات فاصله گرفتند.
تاريخچه مختصري از فراماسونري
در قرون وسطي بناها را به طورمجاني به کار گرفته و از مهارت آنان بدون پرداخت ما به ازايي درساخت بناي کليساها، معابد و قصرهاي با شکوه استفاده مي‌کردند، تا آنکه اعضاي اين صنف از اين رفتار قدرتمندان به تنگ آمده و براي مقابله دست به ايجاد اتحاديه‌هايي زدند. اين اتحاديه‌ها درنخستين اقدام خود همه بناهاي اروپا را دعوت به اعتصابي سراسري کرد که در اثر آن تمامي کارهاي ساختماني اعم از ساخت وسازقصرهاي با شکوه، کليساها و ... تعطيل ونيمه تمام ماند. صاحبان زر و زور که از اين اتحاد و اتفاق سخت به وحشت افتاده بودند تسليم خواسته بنايان شده و در مقابل دستمزد آنها را به کار گرفتند.ازآن پس بنايان که پي به قدرت مدني خود برده بودند براي حفظ و تداوم تشکيلات شان جلساتي را به طور سري برگزار کرده و اسرار آن را به بيرون نمي‌بردند تا به ترکيب تشکيلات لطمه‌اي وارد نشود و قدرتمندان نتوانند درسازمان آنها نفوذ کنند. حتي فوت و فن معماري وبنايي را در انحصار خود گرفته و به افراد مشکوک آموزش نمي‌دادند، مگر فرزندان خود يا کساني که مورد اعتمادشان بودند.
 
براي اين کارافراد مبتدي را در محل‌هاي سري (لژ) سوگند مي‌دادند که اسرار اين جمع را بيرون نبرند و براي اطمينان، آزمايش‌هاي متعددي را روي افراد انجام مي‌دادند و در صورت موفق شدن در آزمايش‌ها، آنان را به عضويت در مي‌آوردند. اين اتحاديه‌ها بسرعت در تمام اروپا رواج يافت و تبديل به الگويي براي سازمان‌هاي مشابه شد. سازمان فراماسوني ازابتدا به صورت خطي و با تبعيت محض ازرأس هرم تشکيلاتي شکل گرفت وبه‌عنوان پديده‌اي نو در کشورهاي مختلف با تأسيس لژهاي گوناگون رواج يافت. از جمله مهم‌ ترين اين لژها در شهرهاي؛ «استراسبورگ»، «کلن»،«وين»، «زوريخ» و... بود. ابتدا هيچ کس خارج از مذهب مسيحيت و آشنا با فن بنايي حق عضويت در اين تشکيلات را نداشت وهرتازه واردي الزاماً بايد مسيحي مي‌بود.
 
از اين روسازمان فراماسوني درآغازکاربه دليل مسيحي بودن اعضاي تشکيلات در کشورهاي مسيحي قابليت نفوذ و توسعه داشت و در ساير کشورها از جاي پاي محکمي برخوردارنبود.اما بتدريج وبه دليل ظرفيت ‌هاي سري وامتيازات تشکيلاتي مورد توجه قدرت‌هاي بزرگ قرار گرفت و با نفوذ در آن، سازمان فراماسونري با تغييرماهيت اوليه در جهت منافع آنان درآمد. بدين ترتيب قدرت‌هاي بزرگ با حمايت‌هاي خود زمينه توسعه تشکيلات فراماسونري را در ساير ممالک گسترش دادند تا آنجا که امروز اعضاي آن را اکثراً رجال سياسي اجتماعي ودولتمردان کشورهاي مختلف شکل مي‌دهند و در جهت حفظ منافع امپريالسيم مي‌کوشند.
اهداف فراماسونري و بخشي از عملکردهاي آن در کشورهاي مختلف
همان طور که اشاره رفت هدف جمعيت فراماسونري پس از تغييرماهيت توسط قدرت‌هاي بزرگ، قبضه کردن موقعيت‌هاي برتردر کشورها ي جهان سوم براي اعمال نفوذ وحفظ حکومت‌هاي دست نشانده و وابسته به خود يا براندازي دولت‌هاي مردمي ازطرق مختلف است. ماهيت عملکرد فراماسونري به دليل اختفا وپيچيدگي بخوبي مشخص نشده است، اما بنا به شواهد تاريخي، فراماسونرها در جريان‌هاي سياسي - اجتماعي بسياري دست داشته‌اند. برخي ازمورخان شواهد ي را دردخالت تشکيلات فراماسونري در انقلاب امريکا (1776) آشوب ايتاليا و فتنه اسپانيا (قرن 16) و حتي انقلاب کبير فرانسه (1789) و تغيير رژيم انگلستان ارائه مي‌کنند و معتقدند که سازمان فراماسونري درپيدايش اين حوادث نقشي مرموز و نامرئي داشته است.صرفنظر از صحت  داشتن يا نداشتن اين ادعاها براي دست داشتن فراماسونري دربرخي اتفاقات يکي دوقرن اخيرهمچون تصرف ممالک جهان سوم و گماردن افراد تحت نفوذ و دخالت در سرنوشت اين کشورها اسناد محکمي وجود دارد که نشانگردسيسه‌هاي تشکيلات فراماسونري است. اين تشکيلات با شعارمساوات، برابري و برادري توانسته افراد با نفوذي را فريب داده وازطريق آنان به اهداف خود دست يابد.
واقعيت فراماسونر بودن سيدجمال‌الدين اسدآبادي
فراماسونر بودن سيد ازجمله مسائلي است که همچنان در پرده‌اي از ابهام فرومانده و هنوزحقيقت آن معلوم نيست.اما براي مخالفان و منتقدان سيد فرصتي فراهم آورده تا از اين موضوع عليه وي استفاده و پيرامون آن هوچي گري کنند. يکي از کساني که در اين زمينه دست به قلم برده و موضوع را به طور غير واقعي جلوه داده آقاي اسماعيل رائين در کتاب «فراموشخانه وفراماسونري در ايران» است. مستندات ايشان در مورد فراماسونربودن سيد بر دو بخش استوار است. يک بخش ادعاي صرف که تنها براظهارات نگارنده کتاب متکي بوده و هيچ سند و مدرکي از پي آن ارائه نمي‌شود، در بخش ديگرنيزمدارک ارائه شده ضعيف ومخدوش بوده وبا واقعيت‌هاي تاريخي همخواني ندارند.در ابتدا به دلايل مؤلف کتاب دررابطه با فراماسونر بودن سيد مي‌پردازيم، آن گاه با طرح چند سؤال بحث را پي مي‌گيريم.
 در بخش اول چون سندي بر ادعاهاي مطروحه از سوي مؤلف ارائه نمي‌شود ولحن ادعاها ناسزاگونه است، تنها به يادآوري دشمني‌هاي مؤلف با سيد که در ابتداي اين مقاله به مواردي از آنها اشاره رفت، بسنده مي‌کنيم. دربخش دوم مؤلف براي اثبات فراماسونر بودن سيد براسناد و مدارکي تکيه مي‌کند که به گفته وي آنها را در کتابخانه سفارت انگلستان يافته وهرکسي را بدان‌ها دسترسي نيست ونسخه ثاني هم از آنها وجود ندارد. با وجود اين مهم‌ترين سند مورد استناد مؤلف در اثبات ادعاي خود عکسي از سيد در لباس فراماسونري است که در صفحه 361 جلد اول کتاب «فراموشخانه و فراماسونري در ايران» نيز گراور آن را آورده است که با دقت دراين عکس معلوم مي‌شود عکس نبوده بلکه نقاشي است.
هرگاه با وجود خدشه‌هاي جدي در اسناد ارائه شده، ورود سيد جمال‌الدين اسد آبادي به تشکيلات فراماسونري را حتمي ويقيني بدانيم، باز هم نمي‌توان اين اقدام سيد را دليلي برهمسويي وي با اهداف استعماري سازمان فراماسونري دانست وهمنوا با دشمنانش انگيزه پيوستن سيد به فراماسونري را «جاه‌طلبي»، «مقام خواهي» و «شهرت طلبي» پنداشت يا گفته اسماعيل رائين آنجا که مي‌گويد: «سيد براي دست يافتن به مقام به هر کاري دست مي‌زده...و از عوالم سياست بي‌اطلاع بوده و آلت دست فراماسونري قرار گرفته و انگيزه‌اش از ورود به تشکيلات فراماسونري ثروت و قدرت بوده است!» را پذيرفت. مستندات تاريخي حکايت از آن دارند که سيد اگر رغبتي به ثروت و مقام دنيايي داشت مي‌توانست با راهيابي به دربار سلاطين وقت به آمال و آرزوهايش دست يابد و لازم نبود عمر را در تبعيد وآوارگي به سرآورد و مورد کينه و دشمني سران کشورهاي ايران، مصر، افغانستان و هند قرار داشته باشد. براي يافتن پاسخ دليل پيوستن احتمالي سيد به فراماسونري به اين کليد واژه‌ها مي‌توان اشاره کرد.

 هر انسان منصفي با مطالعه شرح حال سيد جمال‌الدين اسدآبادي، به فراست درمي يابد که نه تنها ساحت سيد به دور از آلودگي‌هاي دنيا طلبي است بلکه وي را در سر افکار بلندي بوده که همانا به اتحاد ملل اسلام و بنيانگذاري حکومتي واحد، تحت لواي کلمه توحيد راه مي‌برده است. اگر وي به مقامات دنيايي مايل بود بارها برايش موقعيت‌هاي سياسي مهمي پيش آمد که به جاي قبول آن موقعيت‌هاي مهم مادي با انتقاد از سران دولت‌ها راحت خود را نيزاز دست داده ونفي بلد شد. بنابراين اين فرض آقاي رائين و ديگران که سيد را متهم به عضويت در سازمان فراماسونري به‌دليل دنيا طلبي دانسته‌اند، غير واقعي و به دور از منطق حاکم بر سيره وطرز فکر سيدجمال در طول زندگاني‌اش است.
 سيد به دليل حضور در کوران مبارزه با ظلم وجهل و قرارداشتن در جايگاه يکي ازرهبران اين مبارزه در ميان ملت‌هاي شرق، نمي‌توانست از مسائل سياسي جهان بي‌اطلاع باشد، بنابراين اين احتمال وجود دارد که سيد صرفاً به دليل آشنايي با نحوه عملکردسازمان فراماسونري و پي‌بردن به دامنه نفوذ اين تشکيلات در ميان سران کشورهاي شرق، وارد فراماسونري شده باشد تا ازرازهاي اين سازمان مخوف وتودرتو اطلاع يابد.آگاهي‌هاي تاريخي براين نکته صراحت دارند که سيد کسي نبود که مرعوب و مجذوب تشکيلاتي شود وشاهد آن نيز گفته مخالفان و منتقدان سيد است که نقل کرده اند: «سيد در زمان حضور در لژ مصرعليه انگلستان و سياست‌هاي اين کشور سخنراني تحريک‌ کننده‌اي ايراد کرد که همين موضوع سبب اخراج وي از تشکيلات فراماسونري شد.»
 سيد جمال کسي نبود که براي کسب پول و ثروت دست به کاري منافي با شرافت انساني بزند. شاهد ما زندگي و سلوک وي به نقل از منابع متعدد است.سيد در آخرين روزهاي عمرش براي فردي نقل مي‌کند:«من از مال دنيا يک صندوق کتاب و دو دست لباس دارم و از داشتن دو دست لباس ناراضي هستم و آن را اسراف مي‌دانم»
 برخي ازمخالفان سيد براي فروکاستن کارهاي بزرگ وي، او را متهم مي‌کنند به اينکه همه اقدام‌هايش از جمله عضويت در تشکيلات فراماسونري براي انتقام کشي از سران کشورهاي شرق بوده است.اين ادعا به قدري سست است که حتي با تورق کتب تاريخي و مرور سرفصل‌هاي زندگي سيد جمال رنگ مي‌بازد. در اين مورد مي‌توان به نامه‌هاي سيد به ميرزاي شيرازي و ساير علماي نجف و ايران مراجعه کرد تا مشخص شود انگيزه سيد از مبارزه چه بوده است. در اين نامه‌ها بخوبي نشان داده مي‌شود که وي خواهان مجد وشوکت دولت‌هاي اسلامي در پرتواتحاد، قوام دولت‌ها با اجراي عدالت اجتماعي وعزت مسلمانان در سايه استقلال اقتصادي، سياسي و فرهنگي کشورهاي جهان اسلام بوده است.
سيد جمال ابتدا درمصر با تشکيلات فراماسونري آشنا مي‌شود و به گفته قائلان به فرض عضويت دراين تشکيلات آنجا وارد اين تشکيلات شده و پس از چندي به دليل سخنراني عليه سياست‌هاي استعماري انگليس از آن لژ اخراج مي‌شود. اسماعيل رائين در ادامه مدعي مي‌شود، سيد به دنبال اخراج از اين لژ به لژهاي ديگر رفته و از 9 لژديگر نام مي‌برد. در اينجا اين سؤال پيش مي‌آيد که آيا تشکيلات فراماسونري که سازماني منسجم و داراي يک خط فکري واحد بوده چگونه اجازه داده است کسي را که از يک لژ اخراج شده در سايرلژها به عضويت درآيد!؟
آيا سازمان فراماسونري در هر کشوري مستقل بوده وبا شيوه و سياستي مستقل ازمرکزيت اداره مي‌شده است؟ در اين صورت اين سازمان چگونه مي‌توانسته اهداف خود را محقق کند؟ چرا که استقلال هر شعبه مغاير با انسجام سازماني بوده وتشکيلات را تضعيف و از موقعيت ونفوذ آن مي‌کاهد. حال آنکه  همه مدارکي که تاکنون از اين سازمان افشا شده بيانگر آن است که تشکيلات فراماسونري داراي انسجام سازماني و لژهاي آن تحت رهبري و هدايت واحد است. حال آنکه نويسنده کتاب «فراموشخانه وفراماسونري در ايران» در يک اشتباه تاريخي، حزب وطني مصر را يکي از لژهاي فراماسونري مصر دانسته است. اين حزب با مشي ميانه روانه براي مبارزه با استعمار و استبداد شکل گرفت ودر برخي منابع با لژ فراماسونري در مصر اشتباه گرفته شده است. براي آگاهي بيشتر در اين مورد خوانندگان را به مطالعه تاريخ مبارزات مصرارجاع مي‌دهيم. حال با توجه به اين نکات ببينيم با فرض ورود سيد در جمعيت فراماسونري دلايل آن چه بوده است. براي پاسخ به اين پرسش به اين مورد مي‌توان اشاره کرد:
- سيد به دليل مبارزه با استعمار انگليس که آن زمان درهمه کشورهاي اسلامي سلطه و نفوذ داشته است، نيازمند شناخت ماهيت سياست‌هاي استعماري انگلستان بوده تا بتواند با آگاهي کامل وارد عرصه مبارزه با آن شود.از اين‌ رو به‌ طور موقت وبا حفظ مواضع وارد تشکيلات فراماسونري شده و پس از مدت کوتاهي بيرون آمده است.
- شبکه مخفي فراماسونري الگويي براي کار تشکيلاتي بوده است که براي مبارزه با استعمار و استبداد به کار مي‌آمده است. سيد وارد اين تشکيلات شده تا خم وچم کار تشکيلاتي را بياموزد و در راه مبارزه با استعمارگران و مستبدان به کار گيرد.
درهرحال طرزتفکر و زندگي سيد جمال‌الدين اسدآبادي نشان مي‌دهد که وي فردي نبوده است که تحت تأثيرفرد يا تشکيلاتي قرار گيرد. او از ابتداي جواني داراي تفکري مستقل بود که محرک اقدام هاي بعدي وتکاپوي بسيار به همراه طرح ايده‌هاي فراملي ايشان بوده است. اينکه وي ناآگاهانه وارد تشکيلاتي همچون فراماسوني شود و در جهت منافع استعمارگران قدم بردارد بسيار دور از واقعيت است. چراکه تمام عمر سيد صرف مبارزه با سياست‌هاي استعمارگرانه انگليس و انتقاد از استبداد حاکمان وقت شده است.
روزنامه ايران
اخبار مرتبط :
سيد جمال الدين اسد آبادي افغاني شد!
بيوگرافي کامل علي لاريجاني (سياستمدار)
خياط مشهور لباس روحانيون سياستمدار درگذشت! + تصاوير
خوش تيپ ترين سياستمداران ايران چه کساني بودند؟ + عکس
زنان سياستمدار ايراني را بشناسيد + تصاوير
لباس هاي زنانه و مردانه ترک اصل | ويژه بهار 96
لباس زير و لباس شب زنانه مجلسي

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۳۵۶۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی: