Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-19@14:32:39 GMT

فيلم هايي با موضوع «سرقت مسلحانه» (2)

تاریخ انتشار: ۲۱ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۲۳۸۸۳۰۴۹

فيلم هايي با موضوع «سرقت مسلحانه» (2)

خبرگزاري آريا - برترين ها - ترجمه از حسين علي پناهي: فيلم هايي که در مورد سرقت مسلحانه ساخته مي شوند معمولاً در مورد شخصيت هايي هستند که بايد يک يا چند روز را سخت کار کرده و سپس با انجام دادن موفقيت آميز سرقت باقي عمرشان را مانند شاهان زندگي کنند. داستان اين فيلم ها معمولاً دوران پيش از سرقت که مربوط به دوره ي طرح ريزي و نقشه کشي است، سرقت و پس از سرقت را به تصوير مي کشد که محدوديت هاي خلاقيتي خاصي را به کارگردان تحميل مي کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


براي درک اهميت اين ژانر بايد بدانيد که کارگردانان سرشناسي مانند استنلي کوبريک، کوئنتين تارانتينو و وس اندرسون دوران پربار کارگرداني خود را با کارگرداني فيلم هايي در ژانر سرقت مسلحانه آغاز کرده اند. اين فيلم ها به دليل هيجان و صحنه هاي حساس و اکشني طرفداران زيادي دارند. اگر بخواهيم بهترين فيلم هاي اين ژانر را فهرست کنيم بدون شک نمي توانيم فيلم هايي که در ادامه ي اين مطلب مي آيند را نديده گرفت.
12- تلقين (2014)

فيلم «تلقين» (Inception) شاهکاري ديگر از کريستوفر نولان است که يکي از شاهکارهاي سينما به شمار آمده و داستاني بسيار پيچيده و ساختاري بسيار نظام يافته دارد. اين فيلم دنياي آينده را به تصوير مي کشد که در آن مي توان رازها را از درون مغز افراد به سرقت برد. لئوناردو دي کاپريو نقش يکي از بهترين سارقان جهان به نام دومينيک کاب را بازي مي کند که همسرش، با بازي ماريون کوتيلارد، دچار مشکل شده و طوري دست به خودکشي مي زند که دومينيک قاتل به نظر برسد.
در ادامه وي مجبور مي شود براي آزادي خود و بدست آوردن ميليون ها دلار پول و با همکاري گروهي حرفه اي، فکري را در ذهن پسر يک غول دنياي سرمايه داري بکارد. با حضور کريستوفر نولان در مقام کارگردان و بازيگران مطرحي مانند لئوناردو دي کاپريو، تام هاردي، ماريون کوتيلارد، الن پيج و جوزف گوردون لويت هيچ شکي باقي نمي ماند که اين فيلم يکي از بهترين فيلم هاي تاريخ است که نه تنها از تماشاي آن لذت مي بريد بلکه براي مدتي گيج و مبهوت خواهيد ماند.
11- باني و کلايد (1967)

فيلم «باني و کلايد» (Bonnie and Clyde) به کارگرداني آرتور پن داستان يک خدمتکار زن درمانده با بازي فايه دانوي را روايت مي کند که ناگهان بيرون از پنجره را نگاه کرده و متوجه مي شود که يک مرد شيک پوش به نام کلايد، با بازي وارن بيتي، قصد دزديدن ماشين مادرش را دارد. اين دو در نهايت زوجي سارق را تشکيل مي دهند که از بانک ها، رستوران ها، فروشگاه ها و پمپ بنزين ها دست به سرقت مي زنند. باني و کلايد در اين فيلم که بر اساس داستاني واقعي ساخته شده با همکاري برادر کلايد، با بازي جين هکمن، و همسرش دست به سرقت هاي بيشتري مي زنند.
اما به دليل اين که داستان فيلم همانند داستان واقعي ماجرا در دوران رکود اقتصادي دهه ي1930 رخ مي دهد آن ها نمي توانند مقدار زيادي پول بدست آورند پس به دزدي هاي خود ادامه مي دهند که در نهايت با خشونت فراوان همراه مي شود. صحنه ي مرگ اين دو در اتوباني شلوغ که با تيراندازي ها و خشونت بي سابقه همراه بود باعث انتقاداتي از فيلم شد اما بدون شک اين فيلم نقطه عطفي در تاريخ سينما به شمار مي آيد.
10- مخمصه (1995)

فيلم «مخمصه» (Heat) به کارگرداني مايکل مان يک فيلم طولاني سه ساعته و يکي از شاهکارهاي کارگردان سرشناس سينماست که برخلاف روايت هاي کليشه اي از سارقان باهوش و نابغه بر روي داستان زندگي و شخصيت هاي دو طرف ماجرا تمرکز دارد و هيچ يک را بر ديگري برتري نمي دهد. در يک طرف ماجرا يک افسر پليس به نام وينسنت هريس، با بازي آل پاچينو و در طرف ديگر نيز يک دزد باهوش و بي باک به نام نيل مک کالي، با بازي رابرت دنيرو قرار دارد. وينسنت که به شدت در کار و پرونده هايش غرق شده نمي تواند سومين ازدواج خود را نيز از فروپاشي نجات دهد زيرا تنها فکر و ذکرش دستگيري مک کالي و همدستانش است.
از طرف ديگر مک کالي پس از سال ها زندگي بي هدف و خارج از احساسات، قانوني که در دوران زندان ياد گرفته را زير پا مي گذارد و عاشق يک طراح گرافيک دوست داشتني مي شود. قانون مک کالي که يکي از ديالوگ هاي ماندگار تاريخ سينما به شمار مي آيد بدين شرح است:" به خودت اجازه نده به چيزي وابسته شوي که نتواني در کمتر از 30 ثانيه او را ترک کني". اين دو در يک کافه با هم روبرو مي شوند ودر مي يابند که در واقع دو روي يک سکه هستند: دو مردي که تنها به کارشان اهميت مي دهند و در کارشان نيز کاملاً حرفه اي عمل مي کنند و هيچ کار ديگري نيز بلد نيستند.
از اين رو هر دو هر آن چه که مانع از انجام کارشان مي شود را کنار مي گذارند، از جمله عشق هايشان را. مايکل مان در اين فيلم تريلر جنايي با صداقت تمام زندگي هاي دروني شخصيت هايش را کندوکاو مي کند: پليس و سارقي که در طول عمرشان تنها يک بار، توسط يک غريبه و براي تنها 5 دقيقه درک شده اند و آن هم تنها باري بوده که اين دو روبروي هم نشسته و با هم قهوه خورده اند.
9- جان سخت (1988)

در فيلم «جان سخت» (Die Hard) به کارگرداني جان مک تيرنان تنها تقاوت بين يک سارق بانک خوب و بد تفاوت ديدگاه هاي آن ها نسبته به گروگان هاست. فيلم داستان مردي خطرناک و بي رحم بهنام هانس گروبر، با بازي آلن ريکمن، را روايت مي کند که قصد دارد از يک شرکت ژاپني مبلغ زيادي را به سرقت ببرد.
در اين ميان يک پليس پاپتي به نام جان مک کلين، با بازي بروس ويليس، قصد دارد از جان گروگان هايي که زن خودش نيز در ميان آن هاست محافظت کند. در ادامه وي مجبور مي شود يک تنه با يک سارق خشن و همدستانش مواجه شود و بازي موش و گربه اي که شامل انفجار مقادير زيادي مواد منفجره مي شود به راه مي افتد. اين فيلم را يکي از اکشن ترين فيلم هاي تاريخ سينما مي دانند که شخصيت هايش به شکلي دوست داشتني به تصوير کشيده شده اند.
8- ماهي اي به نام واندا (1988)

فيلم «ماهي اي به نام واندا» (A Fish Called Wanda) به کارگرداني، نويسندگي و نقش آفريني جان کليز را مي توان بامزه ترين فيلم سرقت مسلحانه در تاريخ سينما دانست. در اين فيلم يک سارق ثروتمند همراه با نامزد عشوه گر، يک دوستدار حيوانات و يک ديوانه عاشق کتاب هاي نيچه دست به سرقت مقدار زيادي الماس مي زنند. آن ها به همديگر اعتماد ندارند و هر يک سعي مي کند به ديگري نارو بزند. فيلم بسيار جذاب بوده و کوين کلاين براي بازي در نقش يک ديوانه عاشق نيچه که تحمل احمق خطاب شدن را ندارد برنده جايزه اسکار بهترين بازيگر نقش مکمل مرد شد. فيلم علاوه بر به تصوير کشيدن داستان هاي بامزه، شرايط انسان و کارهاي او در لحظات حساس و منفعت طلبي انسان هاي را به زيبايي و با شوخ طبعي تمام به تصوير مي کشد.
7- ريفيفي (1955)

فيلم «ريفيفي» (Rififi) به کارگرداني جولز داسين داستان مردي به نام توني را روايت مي کند که پس از 5 سال زندان با نوچه اش، جو، و يک دزد ديگر به نام ماريو ملاقات مي کند تا در مورد يک سرقت ديگر حرف بزنند. توني در ابتدا با اين کار مخالفت مي کند اما پس از درگيري با همسر سابقش که اکنون با سرکرده ي يک گروه خلافکار ازدواج کرده، توني رضايت مي دهد که در سرقت الماس ها مشارکت داشته باشد. بعد از 28 دقيقه ي نفس گير آن ها موفق مي شوند موفق مي شوند خود را به آپارتماني در بالاي جواهرفروشي برسانند و با سوراخ کردن سقف، غيرفعال کردن سيستم هشدار با استفاده از کپسول آتش نشاني و سوراخ کردن گاو صندوق، با الماس ها فرار کنند.
اما شوهر کنوني همسر توني از ماجرا خبردار شده و پسر جو را به گروگان مي گيرد و در قبال آزادي او خواستار پرداخت مبلغ زيادي پول مي شود. همانند بسياري از فيلم هاي فرانسوي در آخر همه چيز با نکبت همه جانبه به پايان رسيده و بسياري از شخصيت ها کشته مي شوند. شايد بتوان ادعا کرد که فيلم «ريفيفي» فيلمي است که تمامي فيلم هاي سرشناس سرقت از آن به عنوان مبنايي استفاده کرده و الهام گرفته اند.
6- سگ هاي انباري (1992)

فيلم «سگ هاي انباري» (Resevoir Dogs) شاهکاري ديگر از کوئنتين تارانتينو، داستان شخصي به نام جو را بازگو مي کند که رييس يک گروه مافيايي است و همراه با گروهش تاريخچه کاري موفق و همراه با برنامه اي داشته اند اما وقتي در جريان يک سرقت از جواهر فروشي اوضاع به هم مي ريزد همه به دنبال نجات خود هستندو در واقع فيلم داستان شش سارق با نام هاي مستعار رنگارنگ، توسط شخصي براي سرقت از يک جواهرفروشي اجير مي شوند.
در فيلم هيچ تصويري از صحنه ي سرقت ديده نمي شود اما اتفاقات قبل و بعد از آن به تصوير کشيده مي شوند. به هر ترتيب مشخص مي شود که در جريان سرقت يک نفر از اعضاي گروه کشته شده و تعدادي ديگر نيز به شدت زخمي مي شوند. بزودي آن ها در مي يابند که يکي از درون به آن ها خيانت کرده است زيرا پليس از قبل در جريان سرقت قرار گرفته و براي دستگيري آن ها کمين کرده بود.
به هر ترتيب آن ها سعي مي کنند خائني که در بين خودشان است را پيدا کنند. بدين ترتيب درگيري هايي خونين با ديالوگ هاي جذاب بين اين افراد شکل مي گيرد که همراه با موسيقي متن دوست داشتني فيلم، با ديگر فيلم هاي تارانتينو همخواني دارد.
5- بعدازظهر سگي (1975)

فيلم «بعدازظهر سگي» (Dog Day Afternoon) به کارگرداني سيدني لومت بر اساس يک داستان واقعي اما باورنکردني ساخته شده که در آن يک سرباز کهنه کار جنگ ويتنام به نام ساني، با بازي آل پاچينو، که همجنس باز نيز هست براي اين که هزينه ي جراحي تغيير جنسيت معشوقه اش را بپردازد همراه با همدست خل و چلي با بازي جان کازال، دست به سرقت از يک بانک در منطقه ي بروکلين مي زند.
وقتي که پليس سر مي رسد وي درهاي بانک را مي بندد و شروع به نقشه کشيدن مي کند. گروگان هاي اين دو را نيز رييس ديابتي و بدحال بانک و تعدادي از زنان کارمند و مراجعان بانک تشکيل مي دهند. به سرعت اوضاع به هم مي ريزد و ساني تصميم مي گيرد توجه رسانه ها را با پخش کردن پول هاي بانک در ميان مردمي که بيرون از بانک تجمع کرده اند و فريادهايي که همه را به کشتار زندانيان توسط پليس مدتي قبل انجام گرفته جلب کند.
بدين ترتيب ساني طرفداران زيادي پيدا مي کند و همه با او همدردي کرده و گروگان ها نيز به او کمک مي کنند در حالي که اوضاع در داخل بانک به دليل گرماي هوا بدتر از قبل مي شود ساني درمي يابد که اين کار وي عواقب سختي براي مادر، همسر و معشوقه اش در پي دارد. سيدني لومت اين فيلم را تا حد امکان واقعي به تصوير کشيده است.
او فيلمي ساخته که در آن هيچ شخصيت بد يا خوبي وجود ندارد و فيلم تنها داستان شخصيت هايي را به تصوير مي کشد که با اهداف متفاوت سعي دارند يک روز گرم و هيجان انگيز را به پايان برسانند. اين فيلم اگر چه رگه هاي مشخصي از کمدي و شوخي را در خود دارد اما بدون شک شباهت بسياري با آن چه که در سرقت هاي مسلحانه ي واقعي رخ مي دهد دارد.
4- کشتن (1956)

فيلم «کشتن» (The Killing) اولين تجربه ي بزرگ استنلي کوبريک در مقام کارگردان به شمار مي آيد که با ساخت فيلمي پيچيده اما نظام مند که اتفاقات آن به شدت با هم مرتبط است علاقه ي خود را به ساخت فيلم هايي که شبيه بازي شطرنج هستند نشان مي دهد.
اين فيلم سياه و سفيد داستان مردي به نام جاني پرستون، با بازي استرلينگ هيدن، را روايت مي کند که تازه از زندان آزاد شده و قصد دارد در يک روز پرهيجان از مسابقات اسب دواني محل نگهداري پول هاي شرط بندي را مورد دستبرد قرار دهد وي براي اين کار افرادي را دور هم جمع مي کند که هر يک داستان هاي مهيج خود را دارند و استنلي کوبريک داستان و مشکلات و گرفتاري هاي هر يک از آن ها را در کنار داستان اصلي به زيبايي به تصوير مي کشد. اين فيلم تحسين منتقدان را برانگيخت و سبک جديد از فيلم سازي را به سينما عرضه کرد.
3- نيش (1973)

در فيلم «نيش» (The Sting) به کارگرداني جورج روي هيل که در سال 1974 برنده جايزه اسکار بهترين فيلم و بهترين کارگرداني شد، رابرت ردفورد و پل نيومن از هر رفقايي در فيلم هاي ديگر تاريخ خوش تيپ تر، خوش قيافه تر و کاريزماتيک تر هستند ردفورد نقش يک قمار باز شناخته شده به نام جان هوکر را بازي مي کند که بعد از به جيب زدن مقدار زيادي پول از دوست و همکارش جدا شده است. در اين حين وي با يک خلافکار تحت تعقيب به نام هنري گندورف، با بازي پل نيومن، آشنا مي شود که در ادامه مقدار زيادي از سرمايه ي رييس يک گروه مافيايي را به جيب مي زنند.
رييس مافيا نامزد هوکر را به تلافي اين موضوع به قتل مي رساند و او نيز براي انتقام همراه با گندورف نقشه اي مي کشد که با يک سالن قمار و مسابقه اسب دواني ساختگي، رهبر مافيا را سرکيسه کند. بدون شک براي درک دقت اين نقشه و مهارت بازيگران در فريب گروه مافيايي تنها تماشاي فيلم مي تواند شما را قانع سازد.
2- مظنونين هميشگي (1995)

فيلم «مظنونين هميشگي» (The Usual Suspects) به کارگرداني برايان سينگر با صحنه اي آغاز مي شود که در آن مردي به نام دين کيتون، با بازي گابريل بايرن در حالي که به شدت زخمي شده روي عرشه ي يک کشتي افتاده است و ناگهان با شليک گلوله به قتل مي رسد.
در کشتاري که در اين کشتي رخ مي دهد تنها دو نفر زنده مي مانند که هر کدام از آن ها به شدت زخمي شده اند و در بيمارستان بستري مي شوند. در ادامه افراد پليس به بازجويي از يکي از اين افراد به نام راجر وربال کينت، با بازي کوين اسپيسي، مي پردازند و داستان روايي او از ماجرا در قالب فلش بک هايي به تصوير کشيده مي شود. در واقع آن ها عضو يک گروه از افراد خلافکار بوده اند که شش هفته قبل از گروهي ديگر که پليس هاي فاسد بوده اند دزدي مي کنند اين گروه، جواهرات دزديده شده را نزد يک خريدار اموال دزدي مي برند و در نهايت اين موضوع باعث مي شود که آن ها وارد يک سرقت بزرگ ديگر شوند و بدين ترتيب ناخواسته وارد قاچاق مواد مخدر و درگيري با گروه هاي تبهکاري خطرناک مي شوند. بازيگران اين فيلم نقش هايشان را به استادي هر چه تمام تر بازي کرده و فيلم نيز توانست جايزه اسکار بهترين فيلم نامه ي اورجينال را دريافت کند.
1-يازده يار اوشن (2001)

فيلم «فيلم يازده يار اوشن» (Ocean`s Eleven) به کارگرداني استيون سودربرگ که دنباله هاي آن در سال هاي بعد نيز ساخته شد را بايد سرآمد فيلم هاي سرقت محور در زمينه ي پيچيدگي، جذابيت، فروش و استقبال تماشاگران و منتقدان دانست. جورج کلوني، برد پيت، مت ديمون، دان چيدل، جوليا رابرتز و اندي گارسيا در فيلمي حضور يافته اند که در آن گروهي حرفه اي براي سرقت از يک شخصيت از خود راضي پولدار گرد هم مي آيند و طي نقشه اي حساب شده و پيچيده مبلغ هنگفتي را از کازينو او به سرقت مي برند.
اما تمام انگيزه ي اين گروه بدست آوردن پول نيست زيرا همسر سابق رييس گروه سارقان نيز اينک به کازينودار ظالم پيوسته و او قصد دارد همسر سابقش را با اين سرقت بار ديگر نزد خود بازگرداند. فيلم «يازده يار اوشن» هر آن چه که شما از يک فيلم سرقت محور بخواهيد را در خود دارد و هر بيننده اي با ديدن آن احساسات متفاوتي در مورد شخصيت هاي فيلم خواهد داشت و فيلمي است که با ديدن آن ديگر فراموشش نخواهند کرد.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۸۸۳۰۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی: