Web Analytics Made Easy - Statcounter

شاگرد شهید رقیه رضایی درخصوص کلام شهید درمورد پوشش بانوان در جامعه گفت: ایشان می گفت که ما بانوان زیبا هستیم و نباید در جامعه خود را نمایان کنیم.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پرستو گلین امیریان خواهر شهید علی گلین امیریان و دانش آموز شهید رقیه رضایی شهید شاخص سال 95 در گفتگو با پرنیان گیل ، با اشاره به آیه وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ ، اظهار کرد: با توجه به این آیه خداوند می فرماید مپندارید ان کسانی راکه کشته شده اند در راه خدا مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امیریان با اشاره به اینکه شهید علی گلین امیریان در عملیات کربلای 5 و در منطقه شلمچه به شهادت رسیدند گفت: ما خانواده پرجمعیتی بودیم پنج خواهر و سه برادر که برادر شهید ما برادر وسط بود و بعد فوت پدرم با توجه به اینکه برادر بزرگم در حال تحصیل بود به همین دلیل علی آقا احساس مسولیت بیشتری نسبت به زندگی داشت و در کارخانه شیشه قزوین کار می کرد.

وی با بیان اینکه ایشان قبل آغاز جنگ به سربازی خود را در سردشت و پیرانشهر و کردستان و غرب کشور گذرانده بود افزود: اما پس از شروع جنگ دلش طاقت نیاورد تا به جبهه نرود و بصورت داوطلبی و پاسدار افتخار عازم جبهه شدند.

خواهر شهید با بیان اینکه ایشان حدود 10 ماه بصورت افتخاری درجبهه و در منطقه شلمچه حضور داشت تا اینکه به شهادت رسید، اظهار کرد: زمان حضور ایشان در جبهه همزمان هرسه برادرم با هم در جبهه بودند.برادر کوچک که سوم راهنمایی بودند که در تعطیلات تابستان عازم شدند و برادر بزرگ هم که پس از تحصیل و گرفتن مدرک لیسانس روانشناسی را گرفته بود که ایشان هم 70درصد زخمی بودند و برادر وسط و شهیدم که بصورت ناجوانمردانه ای به شهادت رسید.

امیریان درمورد وضعیت شهید در هنگام شهادت خاطرنشان کرد: دست و پای ایشان قبل شهادت تیر خورده بود که با چفیه بسته شده بود و با یه تیر خلاصی به پیشانی ایشان به شهادت رسیدند و چون منطقه شیمیایی شده بود وقتی جسمشان برگشت کاملا سبز بود و وضع ناگواری داشت.

وی با بیان اینکه ان موقع ما قزوین زندگی می کردیم و دوشنبه ها و پنجشنبه ها شهید می آوردند، افزود: آن روز ها کربلایی برپا بود و همه خانواده هایی که عزیزانشان در جبهه بودند همه منتظر شنیدن شهادت عزیزشان بودند و مسیر بنیاد شهید قزوین تا امامزاده حسین (ع) قزوین که شهید بابایی در گلزار شهدای همانجا مدفون هستند همیشه مسیر وداع با شهدا بود و نهایت برادرم هم همانجا تشییع و مدفون شدند.

خواهر شهید علی گلین امیریان با اشاره به اینکه برای من خیلی سخت بود گفت: من آن زمان اول دبیرستان بودم و شهیده رقیه رضایی که شهید شاخص سال 95 بودند مربی تربیتی ما بود ورابطه بسیار نزدیکی باهم داشتیم و ایشان همیشه در پی جذب جوانان بود و با توجه به اینکه خانواده مذهبی داشت اما او از همه بهتر و نمونه بود.

امیریان در خصوص شهید رقیه رضایی بااشاره به تمکن مالی خانواده ایشان افزود: پدر ایشان از لحاظ تمکن مالی وضع خیلی خوبی داشتند و از بازاریان پولدار قزوین بودندو شهیده رضایی رشته پزشکی قبول شده بود اما به دلیل علاقه به دروس حوزوی از پزشکی انصراف دادند و به حوزه رفتند.

شاگرد شهید رقیه رضایی درمورد شهادت وی گفت: شهید رقیه رضایی سطح دو (لیسانس) حوزوی را گرفت و سه ماه هم باردار بود که در مکه به شهادت رسید.

وی افزود: شهید رقیه رضایی با توجه به اینکه مادرشان در همان سال ازدنیا رفت و وصیت کرده بود که به جای خود شهید رقیه رضایی به حج مشرف شوند ایشان به اتفاق خانواده مشرف شدند و در جبهه خونین مکه در سال 1366 فقط ایشان از میان خانواده خود به شهادت رسیدند.

امیریان با اشاره به اینکه شهید رقیه رضایی خبر شهادت برادرم را به ما داد اظهار کرد: آنروز مادرم منزل نبود و از آنجایی که ما اصالتا مازندرانی هستیم ایشان مازندران بودند و کسی منزل نبود و زمانی که از طرف بنیاد شهید خبر شهادت برادرم را آوردند همسایه ها گفتند که من در مدرسه کوثر تحصیل می کنم و اتفاقا خبر شهادت را به شهید رقیه رضایی دادند و ایشان به من گفت و آن روز روز خیلی سختی برای من بود.

خواهر شهید امیریان با بیان اینکه سال 1365 برادرم به شهادت رسیدند ، افزود: خبر شهادت برادرم برای من که شدید به وی وابسته بودم خیلی سخت بود و یادم هست در همان روز حمله هوایی رخ داد و همه به طرف پناهگاه ها رفتیم و این وسط شهید رقیه رضایی من را صدا زد و گفت بیا کارِت دارم و من همراه دوستم پیش ایشان رفتیم و به من گفتند که پرستو یکی از پسرعموهای من شهید شده به نظرت چطور به خانواده اش خبر بدیم و من گفتم سه برادر من هم در جبهه هستند و ما آماده هستیم هر دوشنبه پنجشنبه خبر شهادت یکی از آنان به ما برسد.

شاگرد شهید رقیه رضایی با بیان چگونگی خبر شهادت برادرش توسط ایشان گفت: شهید رقیه رضایی به من عرض کرد پس شما آماده هستید که خبر شهادت بشنوید و من هم تایید کردم و در همین حال به من تبریک و تسلیت گفتند و من در همان لحظه غالب تهی کردم و فقط پرسیدم کدام یک از برادرانم شهید شدند و او گفت نمیدانم و فقط خبر دارم که یکی از برادرانتان به شهادت رسیدند.

وی افزود: در این موقع بود که من با تمام وجود گریه کردم و ایشان رو به من گفت که گریه کن ولی برای من و خودت و ما گریه کن که ای کاش ما هم مرد بودیم و به عرصه جبهه می رفتیم و به شهادت می رسیدیم و باید الان سرت پیش حضرت زهرا(س) بلند باشد. و میخواهی گریه کنی گریه کن ولی فقط برای خودت گریه کن نه برادر شهیدت.

امیریان در مورد حالات شهید رقیه رضایی درمورد شهادت اظهار کرد: شهید رقیه رضایی به من می گفت پنجشنبه ها که به مزار شهدا می روم و نسیم ملایم باد به صورتم می خورد و حسرت می خورم چرا من نباید مرد می شدم و به شهادت می رسیدم.

وی از خصوصیات اخلاقی شهید رقیه رضایی گفت: ایشان خیلی خوش اخلاق بود و به ما می گفت که پول های خود را در قلک جمع کنید و ما این پول هار ا به خط مقدم جبهه می فرستیم و هرکلاس بیشترین پول را جمع کند یک اردوی رایگان به قم و جمکران خواهند رفت.

شاگرد شهید رقیه رضایی در مورد این مسابقه خاطر نشان کرد: رشته من ریاضی فیزیک بود و ما 16 نفر بودیم و بچه های تجربی خیلی بیشتر از ما بودند ولی ما توانستیم بیشتر پول جمع کنیم و کلاس ما برنده شد و به اردو رفتیم. چون خانواده بچه ها ریاضی فیزیک اکثرا مهندس بودند و تمکن مالی خوبی داشتند توانستند بیشتر جمع کنند.

امیریان درمورد دیگر روش هایی که شهید رقیه رضایی در زمینه کمک به جبهه ارایه می داد اظهار کرد: از دیگر روش های ایشان پخت آش رشته بود و به بچه ها می گفتیم با خود کاسه بیاورند و آش را به آنان می فروختیم و پولش را برای جبهه ارسال می کردیم و یا اینکه کلاف می خریدیم و کلاه و شال گردن می بافتیم و برای جبهه می فرستادیم.

وی درمورد ظاهر شهید رقیه رضایی نیز گفت: ایشان بسیار زیبا و شیک پوش بودند و حتی به سوهان کشیدن ناخن هایش هم اهمیت می داد اما در جامعه طوری پوشیده بودند که معتقد بودند که ما بانوان زیبا هستیم و نباید در جامعه خود را نمایان کنیم. امروز جامعه ما نیاز به مربیانی دارد که علاوه بر اینکه دانش بیان داشته باشند که شهید رقیه رضایی داشتند باید از لحاظ ظاهری هم در بین جوانان آراسته باشند. و باید از هر لحاظ خودساخته باشیم.

شاگرد شهید رقیه رضایی افزود: ایشاد وصیت کرده بود که موقع تشییع اش نامحرم زیر تابوت را نگیرد و آن روز برادرانشان جلوی تابوت را گرفتند و ما دانش آموزان پشت تابوت را گرفتیم و چون مادر نداشتند مادرم که مادر شهید بودند ایشان را به خاک سپردند.

امیریان با توجه به نیاز امروز جامعه به امثال شهید رقیه رضایی اظهار کرد: ما باید امروز در مدارس همچون ایشان را ورود دهیم و جوانان را با مسیر درست زندگی آشنا کنیم و کم نیستند جوانانی که همچون شهید رقیه رضایی در جامعه هستند که باید در مسیر تربیتی در جوانان قرار گیرند و دست جوانان را بگیرند و راه را به آنان نشان دهند.

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۷۶۸۴۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی: