ماجراي هولناک زن جوان تهراني و اسارت در دام چند کفتار
تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۲۶۰۸۰۱۱۸
خبرگزاري آريا - اما اين دو شيطان صفت هم بيتوجه به چشمان گريان و التماسهايش، او را به يک گاوداري کشاندند و پس از تعرض در بيابان تاريک رهايش کردند.
به گزارش سرويس حوادث آريا، زن جواني که شبانه و هنگام رفتن به خانه توسط يک راننده شيطان صفت ربوده شده و به بيابانهاي جنوب تهران کشانده شده و مورد تعرض قرار گرفته بود، پس از رهايي از چنگ اين رباينده، در بيابان به دو سرنشين يک خودروي سواري پناه برد و با گريه و التماس از آنها خواست نجاتش دهند و او را به روشنيهاي شهر برسانند اما اين دو شيطان صفت هم بيتوجه به چشمان گريان و التماسهايش، او را به يک گاوداري کشاندند و پس از تعرض در بيابان تاريک رهايش کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نيمههاي شب بود که زن نيمه جان، وحشتزده خود را به مأموران پليس رساند و از دو ماجراي هولناک واسارت دردام چند کفتار پرده برداشت:« شبانه بعد از پايان کارم در تهران به ميدان آزادي رفتم تا از آنجا به خانهام در شهريار بروم. همان موقع راننده خودروي پرايدي جلوي پايم نگه داشت و از آنجا که يک مسافر داشت، ازشدت خستگي و به خاطر زود رسيدن اعتماد کردم و سوار شدم. اما بعد از طي مسافتي مسافرش پياده شد و راننده پرايد به سرعت تغيير مسير داد و رو به بيابان رفت. در بين راه هر چه التماس کردم و از او خواستم نگه دارد تا پياده شوم ولي توجهي نکرد. تا اينکه بعد از طي يک مسير در جادهاي خلوت و خاکي نگه داشت و پس از تعرض شيطاني، پول، مقداري طلا و وسايل با ارزشي که به همراه داشتم را سرقت کرد و بعد هم در بيابان رهايم کرد و گريخت. بعد از اين ماجراي هولناک، با چشماني اشکبار و پاي پياده، خودم را به جادهاي خلوت رساندم تا با کمک رانندههاي عبوري خودم را به شهر برسانم که چند دقيقه بعد يک خودرو پژو پرشيا مقابلم توقف کرد. ماشين دو سرنشين داشت که با ديدن آنها به گريه افتادم وپس ازشرح اتفاقي که برايم افتاده بود با التماس از آنها خواستم کمکم کنند. آنها هم مرا سوار کردند اما به جاي آنکه به سمت شهر برويم به سمت يک دامداري حرکت کردند. همان موقع به التماس افتادم و از آنها خواستم به من رحم کنند. اما آن ناجوانمردان هم بدون توجه به التماسهايم مرا به دامداري کشاندند و بيرحمانه آزار و اذيتام کردند. حتي يکي از آنها که سيامک نام داشت وقتي مقاومت مرا ديد خواست خفهام کند که همدستش مرا از دست او نجات داد. بعد از آن مرا در بيابان و در تاريکي شب رها کرده و متواري شدند.تا اينکه بالاخره با کمک يک راننده جوانمرد به کلانتري رسيدم.»
در جستوجوي مردان ديوسيرت
با شکايت زن جوان، پروندهاي در شعبه چهارم دادسراي جنايي پايتخت تشکيل شد و بازپرس آرش سيفي دستور تحقيقات ويژه در اين خصوص را صادر کرد.تا اينکه کارآگاهان مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با رديابيهاي تخصصي موفق شدند يکي از سرنشينان خودرو به نام بابک را دستگير کنند.اين تبهکار زماني که در مقابل بازپرس جنايي قرار گرفت به جرايم سياهش اعتراف کرد و مدعي شد که با اصرار دوستش سيامک مرتکب چنين اشتباه بزرگي شده است. بدينترتيب سيامک هم دستگير شد و لب به اعتراف گشود.
سيامک که پس ازبازجويي آماده انتقال به اداره آگاهي بود مضطرب و نگران درراهروي دادسرا نشسته بود که خبرنگارجنايي «ايران» با اين تبهکار 34 ساله گفتوگويي انجام داد.
زن جوان به شما پناه آورده بود اما به جاي کمک ، با او چه کرديد؟
ما او را نميشناختيم. حدود ساعت 12 شب بود که همراه بابک از دامداري پدرش به خانه برميگشتيم که زن جوان را آشفته و نگران در کنار جاده ديديم. وقتي نگه داشتيم گريه ميکرد و از ما خواست او را به خانهاش برسانيم. آن موقع به زن جوان گفتم اينجا بماني گرفتار افغانها ميشوي و ما تو را به خانه ات ميرسانيم. سوار ماشين که شد برايمان تعريف کرد که چه بلايي سرش آمده است. نميدانم چه شد که ناگهان شيطان به جلدم رفت و به بابک که پشت فرمان ماشينام نشسته بود اشاره کردم تا به سمت دامداري برود. بابک مخالفت کرد اما اصرارهاي من باعث شد که نظرش عوض شود.
زن جوان وقتي از نقشه شما با خبر شد، کاري نکرد؟
چرا. التماس و گريه ميکرد. به او گفتم با تو کاري نداريم و فقط ميخواهيم که در دامداري کمي آب به صورتت بزني اما وسوسههاي شيطاني باعث شد نقشهاي را که در سر داشتيم اجرا کنيم.
چطور دستگير شدي؟
ما در اطراف شهريار باغ داريم. سر زمين کشاورزي بودم که پليس به سراغم آمد و دستگيرم کرد.
مي دانستي همدستت بازداشت شده است؟
شنيده بودم، اما چون بابک دو سال قبل در يک تصادف مقصر شناخته شده بود، تصور کردم به خاطر پرونده تصادف بازداشت شده است .چون فکرنمي کرديم شناسايي شويم.
سابقه داري؟
بله، يکبار به اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل بازداشت شدم.درآن پرونده، پسرعمويم در جريان يک درگيري کشته شد که من هم چون در آن درگيري بودم، دستگير و بعد ازمدتي آزاد شدم.اما باورکنيد به شدت پشيمانم!
دو متهم درحال حاضر در اختيار پليس آگاهي قراردارند وتلاش براي دستگيري راننده فراري پرايد نيز ادامه دارد.
ايران
110
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۸۰۱۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی: