Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - روزنامه هفت صبح: دفاع امير مهدي ژوله در برابر انتقادها به بازي اش در «ديوار به ديوار»، با او درباره علاقه مندي اش به استفاده از متريال فضاي مجازي و چند مورد ديگر هم گفتگو کرده ايم.

آن قدر عاقل است که بداند تا «بازيگر شدن» راهي طولاني دارد. ژوله خودش پيش دستي مي کند و نقدهايي را که مي خواهيم مطرح کنيم پاسخ مي دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در عين حال از چهره هاي مطرح شاهد مي آورد که از بازي اش تعريف کرده اند. ژوله بعد از سال ها حضور و فعاليت به عنوان فيلمنامه نويس، حالا بازيگري را پيشه کرده و البته مي گويد دلش براي خانه اول تنگ شده. به بازي اش در «ديوار به ديوار» نقدهايي اساسي داشتيم؛ براي همين سراغ خودش رفتيم و مجزا درباره اش ننوشته ايم.

به رسم عادت و کليشه مي پرسم؛ چطور به عنوان يکي از بازيگران اصلي «ديوار به ديوار» انتخاب شديد؟

- قبل از اين که براي بازي در سريال با من صحبت شود، درباره نگارش آن حرف زده شده بود، که بعدا منتفي شد اما دورادور خبر کار را داشتم که قرار است سامان مقدم آن را بسازد و چه بازيگراني قرار است در آن حضور داشته باشند. اصلا فکر نمي کردم براي بازي با من تماس بگيرند اما وقتي گفتند، بسيار خوشحال شدم و به دفتر سامان مقدم رفتم. آن زمان دوتا نقش خالي بود، يکي نقش بهرام و ديگري زامياد. خانم آسايش براي نقش خاور انتخاب شده بود و آقاي مقدم به من گفتند به دليل شباهت هاي ظاهري، بهتر است نقش برادر خاور را داشته باشم.




ابتدا که فيلمنامه کامل نبود براي رسيدن به نقش چه کرديد؟

- در ابتدا فقط دو قسمت از فيلمنامه آماده بود و نقش زامياد هم آنچنان فعل و انفعال خاصي نداشت. بعد از طي چند جلسه با خشايار الوند،درباره اين شخصيت صحبت کرديم و ايده هايي که او و خودم داشتيم را مطرح کرديم. در واقع اين شخصيت زاييده ذهن نويسنده ها است.

به واسطه پيشينه نويسندگي، چقدر نقطه نظرهاي خودتان را در نقش زامياد اعمال کرديد؟

- اتفاقا خيلي از همکاران بودند که با توجه به نوع بازيگري و جنس بازي که هميشه داشتند، بعضي از ديالوگ ها را براي اين که مال خود کنند، جابجايي هايي در آن به وجود مي آورند اما من جزو وفادارترين ها به نقش بودم چون امير مهدي ژوله را به طور کامل کنار گذاشتم و سعي کردم متن را اجرا کنم.

خشايار الوند در مصاحبه اش با هفت صبح گفته روي همکاري در نويسندگي شما حساب کرده بود و انگار خيلي از بازي شما راضي نيستند.

- در صحبت هايي که با خشايار داشتم از کاراکتر زامياد راضي بود و جزو شخصيت هايي است که دوست داشت. حتي در جاهايي خواندم که گفته بودند خشايار الوند در اين سريال رفيق بازي کرده است و تيکه هاي خوب را براي دوستش نوشته اما از همان ابتدا من و پژمان کمدين هاي کار بوديم و براي من شوخي و قصه نوشته مي شد.

«ديوار به ديوار» بعد از «دورهمي» جدي ترين حضور شما به عنوان بازيگر است. چطور علاقه مند به اين حرفه شديد؟

- واقعيتش را بخواهيد من خيلي علاقه مندي در خودم براي بازي احساس نمي کردم چون هميشه فکر مي کردم بازيگري، سواد، بدن، بيان و ... خيلي چيزها مي خواهد که من ندارم. من با زانوي خم شده راه مي روم، تند حرف مي زنم و فکر مي کردم اگر روزي بخواهم بازيگري يا حتي استندآپ کمدي داشته باشم بايد کلاس ها و دوره هاي خاصي را بگذرانم. اما خب، شرايط اين طوري شد که با همين فيزيک و همين بيان استندآپ کردم و شايد چون واقعي بودم، مردم ديدند و با آن ارتباط برقرار کردند.

بعد از آن هر پيشنهاد کاري ديگري هم شده، بر اين اساس بوده که مردم همين ژوله را دوست دارند. نه به اين معني که خيلي استاندارد و خوب است، فقط چون همين مورد پسند مردم است. چون شيرين است و کمدي را مي فهمد. اين بر اساس چيزهايي است که از صاحب نظران اين کار مثل پيمان قاسم خاني شنيدم که به من مي گفت، خودتي، صورت بي تحرک و استايل مخصوصي داري.




توقع بسيار زيادي است که کسي از استندآپ کمدي، ناگهان جلوي دوربين قرار بگيرد و بتواند بهترين باشد اما مسئله همين ايجاد تفاوت بين استندآپ و بازي است که انتظار مي رود در بازي تان بيشتر ديده شود.

- من از نويسندگي، کار مطبوعاتي و کار فرهنگي به بازيگري آمدم؛ يعني نزديک ترين فضايي که به دنياي بازيگري وجود داشت. البته فکر مي کنم به دليل استايل بدن و نوع بيان است که شما فکر مي کنيد بازي من هم شبيه استندآپ هاي من است. مثلا زامياد چه ربطي به امير مهدي ژوله که استندآپ مي کند دارد؟ ژوله شيرين زبان، شيطان و باهوش است اما زامياد يک آدم احمق، با کليس عقده است.

به نظر من در اين شخصيت اصلا امير مهدي ژوله ديده نمي شود. شايد اگر کس ديگري زامياد را بازي مي کرد يک طور ديگري مي شد اما خيلي ها هستند که شخصيت زامياد را با بازي کس ديگري نمي توانند تصور کنند. يعني زامياد درازي که مي تواند لاتي پر کند، تازه به دوران رسيده باشد و ...

اما حالت چهره، نگاه ها و بيان شخصيت زامياد، در همان چارچوب استندآپ کمدي هاي تان است.

- يعني به نظر شما زامياد با آن شخصيت لاتي که در «خوب، بد، جلف» بازي کرده ام يکسان است؟ به هر حال من يک سال و نيم است که بعد از «خندوانه» بازيگري را تجربه مي کنم و همچنان در حال يادگيري هستم اما اين را هم بايد در نظر گرفت که يک فيلم سينمايي پرفروش بازي کرده ام. سريالي بازي کردم که پر بيننده ترين مجموعه سال شده، تئاترهايي بازي کردم که در جشنواره بين المللي فجر جايزه برده است و رکورد فروش را شکسته و ...

به نظرم مجموع اين نقش ها يک تفاوت رنگي با هم دارند اما اين که اگر فکر کنيم مثلا نويد محمدزاده در اين نقش ها بازي مي کرد چقدر بهتر مي شد، درست است و من قطعا در برابر هنر بازيگري آنها حرفي ندارم اما باز هم نمي توان گفت تمام انتخاب ها و نقش هايي که داشته ام سوار بر استندآپ کمدي ها است؛ در حالي که پيشنهاد براي جُنگ ها، برنامه هاي ترکيبي و حتي نقش يک سينما داشته ام اما خدا را شکر مي کنم که سعي کرده ام انتخاب هايم درست باشد و در همين فرصت کم، کار به دردنخوري نداشته باشم. اين باعث شده مخاطب اگر من را دوست نداشته، از من بدش هم نيامده. در «ديوار به ديوار» هم در ابتدا کمي نقش زامياد خام بود و طول کشيد تا من با دوربين ارتباط برقرار کنم و خودم را پيدا کنم تا بتوانم نقش را در بياورم.

يکي ديگر از انتقادهايي که درباره نقش زامياد وجود دارد، عدم استفاده از ميميک صورت و در واقع به خدمت گرفتن آن براي بازي است.

- اين موضوع بيشترش عامدانه بود. چون من در زندگي شخصي مدام در حال خنديدن هستم و اصلا صورتم اين قدر بي حرکت نيست. در استندآپ هايم سعي مي کردم جدي باشم تا به بازي کردن نيفتم چون رقبايم همه بازيگر بودند و من اگر مي خواستم بازي کنم مي باختم، براي همين سعي کردم تمرکزم را بر متن بگذارم و در «دورهمي» مقداري ميميک داشتم، اما در فيلم «خوب، بد، جلف» يک بازيگر به من گفت، قسمت نشئگي را خيلي خوب در آوردي، که من گفتم اتفاقي بود.




به نظرتان استفاده نکردن از ميميک ريسک محسوب نمي شود؟

- اين استفاده نکردن از ميميک تيپ را تبديل به پرسونا مي کند. مثلا وودي آلن هميشه وودي آلن است، يا آدام سندلر يا چارلي چاپلين و ... که البته قياس مع الفارق است اما چون من بدون هيچ دورنمايي از خودم، وارد حرفه بازيگري شدم و ترس از اين که حالا چه کار کنم که به ورطه تکرار نيفتم، اينها را ندارم. چون هر وقت احساس کنم مردم ديگر من را دوست ندارند، بر مي گردم به نوشتن، کاري که بلدم.

با اينکه گفتيد قياس مع الفارق است، اما ممکن است اين تصور شکل بگيرد که مي خواهيد مانند بازيگراني که نام برديد اين رويه را ادامه دهيد.

- نه اصلا اين کار را نکردم. مثلا حتي لحن و گريم زامياد با نقش هايي که در تئاتر داشتم يا نقشي که در فيلم «خوب، بد، جلف» داشته ام کاملا متفاوت است اما در تئاتر 30 تا تمرين داريد و 30 شب اجرا، اين شخصيت کم کم پخته مي شود و در مي آيد اما در تلويزيون فرصت کم است و تا بخواهي لنز را پيدا کني، موقعيتت را بين بازيگران بزرگ و کاربلد اطرافت را پيدا کني و تلاشت را بکني که خورده نشوي، خيلي زمان مي برد.

گاهي اين تفاوت ميان بازيگران در سريال قابل لمس است و به اصطلاح بازي شما در برابر ويشکا آسايش و يا حتي پژمان جمشيدي خورده مي شود.

- پژمان خيلي خوب در اين سريال بازي کرده اما من دو نفره هاي مان را با پژمان خيلي دوست دارم. خشايار هم دوست داشت و مردم هم نظر خوبي داشتند. به هر حال ليگ برتر که نيست و نمي خواهيم ببينيم در بازيگري کي بهتر است، کي بالاتر است. هر کس يک رنگ و يک طعمي دارد. اما من هم تمام تلاشم را براي بهتر شدن به کار بسته ام و اگر الان من را با اولين بازي هايم مقايسه کنيد، مي بينيد که بيانم بهتر شده، چون من خيلي تند حرف مي زدم و بسياري از حرف هايم شنيده نمي شد.

براي بهتر شدن در بازيگري به آموزش آکادميک هم فکر مي کنيد؟

- تمام کارهايي که کرده ام به يک نحوي برايم کلاس بوده است. وقتي در مقابل حميد فرخ نژاد، بهاره رهنما، ويشکا آسايش، فرهاد آئيش، گوهر خيرانديش و ... بازي کرده ام يا در تئاتر در مقابل صادق ملک و شهروز دل افکار بازي داشته ام. اصلا نگاه کردن به بازي و بيان گوهر خير انديش يا فرهاد آئيش، خودش يک کلاس درس است. من نويسندگي و روزنامه نگاري را هم همين طور ياد گرفتم.

سعي کردم رفته رفته از بغل هر کسي چيزي ياد بگيرم و پيش بروم. ببينيد بازيگري براي من مثل يک سفر بود، پس مدتي طولاني که فقط نوشتم و مثل يک دستگاه فقط نوشته از من بيرون مي آمد. حالا سفر کردم تا تجربيات جديد و آدم هاي جديدي را بشناسم و وارد شکل ديگري از کار شوم. البته که هميشه آدم در سفر دلش براي خانه تنگ مي شود و من هم هميشه دلتنگ نويسندگي مي شوم.

برنامه اي براي نوشتن کار جديد داريد؟

- برنامه من اين است که اگر فيلمنامه يا تئاتر خوبي پيشنهاد شود، بازي کنم اما اگر پيشنهاد خوبي نداشته باشم، نويسندگي را ادامه مي دهم.

چه اصراري است که تا اين حد از متريال مجازي استفاده کنيد؟

- ببينيد، تمام ايده ها و داستان ها به ذهن من طنزنويس يا پيمان قاسم خاني کمدي نويس يا هر فيلمنامه نويس ديگري، وحي که نمي شود. بالاخره از اجتماع، سياست، مذهب، علاقه مندي ها و ... همه مسائل پيرامون من گرفته مي شود. از طرفي الان همه واقعيت هاي اجتماعي زندگي ما بر اساس صفحات مجازي مي چرخد، حتي نتيجه انتخابات را در فضاي مجازي تعيين مي کنند. اين همه موجودات نامعلوم خوراک براي اين صفحات تهيه مي کنند. بنابراين الان استفاده از اين صفحات به عنوان مرجع فرهنگ عامه، کار درستي است.


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۲۶۴۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی: