Web Analytics Made Easy - Statcounter

نگاهی خواهیم داشت به تاثیرگذارترین شخصیت های باشگاه پرسپولیس.

طرفداری - باشگاه پرسپولیس با سابقه 55 ساله خود، همواره به عنوان یکی از تیم های پرافتخار و پرهوادار در سطح کشور شناخته شده که بازیکنان و ستارگان بزرگی را به فوتبال این مرز و بوم معرفی کرده است. در این یادداشت قصد معرفیِ ده چهره تاثیرگذار تاریخ باشگاه پرسپولیس را خواهیم داشت که خدمات بزرگی را نسبت به این باشگاه در طول حیات پرسپولیس داشته اند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

10. بیوک وطنخواه

بیوک وطنخواه با نام اصلی عزت الله وطنخواه در تاریخ 13 بهمن 1321 در تبریز متولد شد، وفتی سن و سالی نداشت از تبریز به تهران مهاجرت کرد و در تیم کودک شاهین پروروش یافت و بعد تر تا در کنار حمید شیرزادگان - همایون بهزادی - حسن حبیبی و چند نوجوان دیگر تشکیل یک تیم رویایی را دهند ...بیوک ابتدا سه سال را در تیم دیهیم بازی می کند و پس از آنکه به پختگی لازم رسید به شاهین فراخوانده می شود و بدین ترتیب به آرزوی دیرینه اش جامه عمل می پوشاند و دز کنار ستارگان بزرگ شاهین بازی می کند، با انحلال باشگاه شاهین در تابستان سال 46 که با رای مدیران وقت تربیت بدنی صورت گرفت بیوک وطنخواه بهمراه سایر شاهینی ها گروهی را تشکیل دادند که نهایتا پایه گذار محبوبترین تیم فوتبال ایران ایران شدند. اما حضور در پرسپولیس بسیار کوتاه است چرا که گروه شاهینی ها در پایان همان سال دسته جمعی به باشگاه پیکان میروند و زیر نظر آلن راجرز یک فصل بدون شکست را تجربه می کنند.

چهره ای محجوب و محبوب در میان فوتبالدوستان با کارنامه ای پر از عناوین متعدد باشگاهی، در زمان آن ها ، نه خبری از پول بود نه امکانات عرق به پیراهن در آن زمان مثال زدنی بود، بیوک وطنخواه ستاره و مربی و کارشناس فوتبال ایران همچنین یک مدافع شایسته که کاپیتانی سرخپوشان پرسپولیس را نیز بر عهده داشته از افتخارات ارزشمند بیوک وطنخواه در دوران مربیگری به قهرمانی جام تخت جمشید در 33 سالگی و همچنین قهرمانی جام ملتهای آسیا بعنوان دستیار میتوان اشاره نمود. وطنخواه در شاهین قهرمان جام حذفی تهران(1342) و جام باشگاه های تهران را تجربه کرد که در واقع تمام افتخارات ممکن برای یک فوتبالیست در آن برهه محسوب می شد. و تنها فوتبالیستی است که موفق شده جام تخت جمشید را هم بعنوان بازیکن و هم به عنوان مربی فتح کند. قهرمانی لیگ تخت جمشید سال 52 یک رکورد برای بیوک وطنخواه به همراه داشت و آن تبدیل شدن به جوانترین مربی فاتح لیگ بود که در سن 33 سالگی توانست پرسپولیس را قهرمان کند. بزرگانی مثل پروین ، مرحوم ایرانپاک، آشتیانی ، معینی و برادرش رضا وطنخواه شاگرد او محسوب می شدند، اما با شروع فصل جدید بیوک وطنخاه تنها 5 هفته هدایت تیم را بر عهده دارد و طبق قول و قرار میان او و علی عبده مربی خارجی ( ایوان کونوف ) جایگزین او میشود اما دوران بیکاری او چندان طولانی نیست چراکه با گذشت تنها دو ماه استاد حشمت مهاجرانی او را به کادر فنی تیم ملی جهت حضور در ششمین دوره جام ملتهای آسیا می افزاید تا با قهرمانی ایران در این تورنمنت کارنامه بیوک وطنخواه عیاری دو چندان پیدا کند. پس از قهرمانی تیم ملی در سال 55 هدایت الکترونیک شیراز را در دسته دوم برعهده می گیرد تا این تیم را به دسته اول برساند، اما با تعطیلی مسابقات این هدف محقق نشد، سپس هدایت تیم منتب جوانان مازندران را بر عهده می گیرد و در مسابقاتی تحت عنوان جام ولیعهد که در گیلان برگزار شد در فینال آذربایجان شرقی را شکست دادند و قهرمان شدند تا بازهم افتخاری دیگر برای بیوک وطنخواه ثبت شود.

اولین حضور بیوک وطنخواه در تیم ملی در مقدماتی المپیک 1946 توکیو و در شرایطی که تنها 21 سال سن داشت رقم خورد و حسین فکری سرمربی وقت تیم او را به اردوی تیم ملی فراخواند، یک سال بعد ( 1344 ) بیوک وطنخواه بار دیگر به اردوی تیم فراخوانده میشود چرا که ایران در آستانه تدارک حضوری شایسته در المپیک توکیو بود و طبق برنامه تیم ایران می بایست برای انجام چند دیدار دوستانه راهی شوروی سابق میگشت اما حوادثی که پیش از عزیمت تیم رخ میدهد نه تنها همه رویا های بیوک وطنخواه را جهت حضور در المپیک بر باد میدهد بلکه موجبات محرومیت 6 شاهینی تیم ملی را برای مدتی ( 6 ماه ) را فراهم میکند حوادثی که بیوک وطنخواه در کانون آن قرار دارد. در حالیکه او از مدعوین این اردو بود چند روز مانده به حرکت کاروان تیم ملی نامش از فهرست نفرات اعزامی خط میخورد تا یکی از نزدیکان مسئولان وقت راهی سفر شوروی گردد عملی که موجبات دلخوری شاهینی ها را فراهم میکند و با ممناعت گروه شاهینی ها از همراهی تیم فدراسیون وقت طی حکمی همه انها را از حضور در تمام مسابقات داخلی و خارجی محروم میکند رایی که بموجب آن فعالیت محبوبترین تیم فوتبال ایران را تا لغو پروانه و فعالیت آن پیش میبرد و نهایتا در آخرین روزهای سال 1344 این رای ملغی اعلام می شود.

در تاریخ باشگاه پرسپولیس، بیوک وطنخواه و علی پروین تنها کسانی هستند که هم به عنوان بازیکن و هم به عنوان سرمربی قهرمانی لیگ را تجربه کردند، وطنخواه خود هم عضوی از نسل ارزشمند دهه پنجاه بود و هم در هدایت نسل پر ستاره پرسپولیس موفق عمل کرد.

9. آلن راجرز

خالق بازی 6 تایی ها این مربی انگلیسی متولد ساوت پورت است، راجرز در دسامبر سال 1924 به دنیا آمد، قبل از اینکه هدایت پرسپولیس اوایل ده پنجاه را بر عهده بگیرد سرمربی واشنگتن دارتز و کانزاس سیتی اسپورز بود و پیش از آن سابقه فعالیت در لیگ ایران را با پیکان داشت و قبل از ورودش به فوتبال ایران در شیکاگو اسپورز و تیم های ملی اوگاندا و زامبیا و آفریقای مرکزی و فیلیپین مربی گری کرده بود و بعد از سه سال حضور روی نیمکت پرسپولیس با تیم شهباز فعالیتش را در لیگ ایران ادامه داد.

راجرز در 16 کشور سابقه مربی گری دارد اما نقطه عطف کارنامه اش و خاطره انیز ترین تیمش بی شک پرسپولیس بوده است، برد 6-0 مقابل تاج در زمان مربی گری او رقم خورد و با این برد شهرت ابدی پیدا کرد، هرچند خود او در این رابطه گفت که بازیكنان بودند كه با بازی فوق العاده خود این نتیجه شگفت انگیز را رقم زدند و خودش تاثیر چندانی نداشته، راجرز که خود هیچوقت صاحب فرزند نشد، شاگردانش را مانند فرزندان خود می دید و رابطه ای خوب و صمیمی با آن ها داشت. راجرز محبوب پرسپولیسی ها شده بود و معروف در سراسر کشور و هر چه می‌گفت پرسپولیسی‌ها بی درنگ اجرا کننده آن بودند، فوتبال دوستان حرفه ای حتما از ماجرای سفرش به اصفهان و نرفتن به منارجنبان چیزهایی شنیده اند!

یعنی شاید رنگ و سمبل پرسپولیس هم با ایده او بوده باشد. حتی ابراهیم آشتیانی، از پیشکسوتان نسل اول پرسپولیس در یک برنامه تلویزیونی ادعا کرد پرسپولیس قبل از حضور آلن راجرز، سفید می‌پوشید و بعد از آمدن او به پرسپولیس، رنگ پیراهنش قرمز شد. وی گفت:

آلن راجرز به لندن رفت و با خرید پیراهن های آرسنال ما را قرمزپوش کرد.

چند بازی اول راجرز در پرسپولیس با نتایج امیدوار کننده ای همراه نبود و با دو تساوی برابر راه آهن و عقاب استارت خورد، اما برد برابر برق و افسر آغاز موفقیت های راجرز با پرسپولیس بود که پیش تر با پیکان که ترکیبی از شاهینی های سابق بود و باشگاهی با امکانات حرفه ای در ایران محسوب می شد و کاپیتانی اش را همایون بهزادی بر عهده داشت قهرمانی باشگاه های تهران و جام دوستی را به دست آورده بود، آلن راجرز تیم پرسپولیس را قهرمان لیگ تخت جمشید سال 1352 کرد، راجرز تمرین ها و تاکتیک های مدرن را به پرسپولیس تزریق کرد و شیوه های نوینی از بازی را در فوتبال ایران ارائه داد، راجرز از آن دست مربیانی بود که به کارش مطمئن بود و جسارت و اعتماد به نفس خاصی در کارش داشت. راجرز در 58 بازی که هدایت پرسپولیس را بر عهده داشت 134 امتیاز گرفت و رقم شگفت انگیز میانگین 2.31 امتیاز از هر مسابقه راثبت کرد که در نوع خود رکوردی ویژه محسوب می شود. می توان به جرات پرسپولیس جام اول تخت جمشید را به عنوان قوی ترین تیم تاریخ فوتبال ایران معرفی کرد. خط حمله آتشین پرسپولیسی ها با حضور همایون بهزادی، حسین کلانی و صفر ایرانپاک و جوان تکنیکی چون علی پروین در خط حمله با قدرت از همان هفته های اول کارشان را شروع کردند. پرسپولیس با پیروزی سه بر صفر مقابل ذوب آهن و 7بر0 مقابل نورد اهواز قدرت خودش را در هفته های اول نشان داد و با شکست 6بر0 مقابل تاج چشم ها را خیره کرد

سرانجام پرسپولیس در هفته بیست و یکم با تساوی مقابل راه آهن راه قهرمانی خودش را تثبیت کرد. در همین هفته تاج با نتیجه 7بر1 برق را شکست می دهد تا شاید تفاضل گل خودش را بهتر کند، اما دیگر خیلی دیر شده بود و پرسپولیس در هفته آخر نیز همیت تیم برق را برد و جام را با پیروزی و بدون شکست و با 3امتیاز اختلاف به پایان برد.

8. محمود خوردبین

از محمود خوردبین می‌توان به عنوان نماد وفاداری و ثبات در باشگاه‌های ایرانی نام برد. خوردبین قریب به 50 سال است که در کنار پرسپولیس حضور دارد.او در دهه 50 به عنوان مهاجم در پرسپولیس بازی کرد و پس از آن به جز چند مقطع نه چندان بلند مدت به عنوان سرپرست در باشگاه فعالیت کرد. محمود خوردبین و یا به تعبیری نخستین پرسپولیسی تاریخ, از مظاهر پایداری و وفاداری در تاریخ فوتبال باشگاهی ماست. او از روز اول فعالیت پرسپولیس در این تیم حضور داشته است. خوردبین که از بهترینهای دهه 50 شمسی بشمار می رفت. حضور در تورنمنت های مختلف او را به یک مهاجم ششدانگ و تیزچنگ تبدیل نمود مهاجمی وفادار که علاوه بر کسب عناوین متعدد، پس از پایان دوران قهرمانی و در روزهایی که هنوز مادیات فوتبال ایران را قبضه نکرده بود, همچنان مومن در کنار تیمش ماند. خوردبین از تیم های پایه پرسپولیس شروع کرد و در زمان مربیگری رجبعلی فرامرزی از جوانان به بزرگسالان پرسپولیس ملحق شد. خوردبین در پرسپولیس شماره 14 را به تن می کرد و در حضور نفراتی همچون کلانی و زادمهر و ایرانپاک و آلن ویتل در دهه پنجاه مهره مورد اعتماد مربیانی همچون راجرز و کونوف و شاهرخی و امیر آصفی و وطنخواه و بهزادی بود.

بعد از کوچ ستارگان شاهینی پرسپولیس به تیم پیکان در اواخر دهه چهل محمود خوردبین برای جبران این خلاء به تشخیص مدیران پرسپولیس در کنار چند جوان دیگر در تیم می ماند، خوردبین در مسابقات سال 1348 زیر نظر رجبعلی فرامرزی کاربلد و کارکشته آبدیده تر شد، اردیبهشت سال 1348 برای نخستین بار با حضور در یک بازی دوستانه به همراه یک تیم مختلط از دو باشگاه گارد و پرسپولیس, برابر منتخب خوزستان, حضور در کنار چهره های صاحب نام پرسپولیس را تجربه نمود. لیگ منطقه ای ایران در سال 1349 اولین تورنومت معتبر خوردبین با پرسپولیس بود، در جریان برد قاطع 6-0 پرسپولیس مقابل تاج دو گل برای پرسپولیس زد، با حضور ستاره هایی همانند همایون بهزادی، حسین کلانی، داریوش مصطفوی و یک مهاجم جدید و گلزن بنام صفر ایرانپاک، محمود خوردبین شانس زیادی برای حضور در خط حمله سرخپوشان نداشت اما اتفاقاتی دست به دست هم داد تا روند کار به گونه ای دیگر پیش برود، بعد از اتفاقات بازی پرسپولیس و تاج حسین کلانی یک سال محروم شد تا فضا برای دو مهاجم جوان تر تیم یعنی ایرانپاک و خوردبین باز شود و شرایط حضور این دو در ترکیب پرسپولیس محیا گردد. حسین فکری مربی پرسپولیس در سال 50 از خوردبین بیشتر به عنوان یار جایگزین بهزادی و یا به عنوان تعویضی علی پروین به عنوان هافبک راست استفاده می کرد، با تغییر مربی و امدن مربی انگلیسی ( آلن راجرز ) شرایط برای او محیاتر از پیش شد. اوج کار خوردبین در دربی هشتم بود که به عنوان جانشین بهزادی وارد زمین شد، در پیروزی بزرگ و چهار گله سرخپوشان بر رقیب سنتی یک بار دروازه رقیب را باز کرد.

خوردبین دوبار هم در سالهای 52 و 54 موفق به کسب عنوان قهرمانی لیگ تخت جمشید با پرسپولیس شد. همچنین دوبار در سال های 53 و 55 با پرسپولیس نایب قهرمان لیگ تخت جمشید شد. قهرمانی نتخابی جام باشگاه های آسیا در سال 1348 هم دیگر عنوان قابل ذکر خوردبین با پرسپولیس بود، خوردبین به همراه پرسپولیس در اولین دوره جام باشگاه های آسیا هم حضور داشت. در دیدار دوستانه پرسپولیس و آبردین در سال 1353 که با برتری دو بر صفر پرسپولیس به پایان رسید، یک گل به ثمر رساند. خوردبین در 12 دربی به میدان رفت و 2 گل برای سرخ ها برابر رقیب سنتی به ثمر رساند. البته او با سمت های مختلف مثل مربی و سرپرست در مجموع در بیش از پنجاه دربی حضور داشته که از این حیث بی رقیب است. خوردبین را می توان از معدود بازیکنان تک باشگاهه فوتبال ایران دانست، تقریبا به مدت 16 سال (از سال 1343 تا سال 1359) برای تیم پرسپولیس بازی کرد. در این مدت 170بار به میدان رفته و 47 گل برای این تیم به ثمر رسانه است.اوایل تیر سال 1392 پس از کنارگذاشتن محمد رویانیان به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره باشگاه پرسپولیس انتخاب شد. خوردبین با عناوین مختلف به عنوان، سرپرست، عضو هیات مدیره و حتی مربی همواره در کنار پرسپولیس حاضر بود. مردی که هرگز از پرسپولیس جدا نبوده و یک استثنای تکرار نشدنی در تاریخ این باشگاه است. خوردبین را باید عنصری جدا نشدنی از پرسپولیس بدانیم. خوردبین معروفترین شماره 14 سرخها به شمار می رود. یک پرسپولیسی وفادار که ار اولین روزهای حیات پرسپولیس تا به امروز در کنار این تیم بوده است. با توجه به اینکه پروین تا اواسط دهه شصت بازی هم می کرد، خوردبین نقش پررنگی روی نیمکت پرسپولیس و تثیر بسزایی در موفقیت های این تیم داشت.

7. محراب شاهرخی

مروارید غلطان فوتبال خوزستان در 13 بهمن 1322 در شهرستان سربندر یا بندر شاهپور به دنیا آمد، یکی از محبوب ترین فوتبالیست های تایخ فوتبال ایران با چهره معصومانه و لبخندهای همیشگی و قابلیت های فنی پرشمارش.

در سال 42 به تیم شاهین تهران پیوست و همبازی مردانی چون پرویزدهداری ، ناصر ابراهیمی ، برادران وطنخواه ، حمید شیرزادگان ، حمید جاسمیان ، هادی طاووسی ، جعفر کاشانی ، همایون بهزادی و ... شد. در سال 1341 در مسابقات باشگاه های تهران نایب قهرمان شد تا اولین عنوان در خور را با شاهین تجربه کرده باشد. به دلیل اختلاف کوچکی از شاهین جدا شد و به دارایی پیوست. دارایی در دهه چهل یکی از قدرت های اصلی فوتبال تهران بود که ستارگان زیادی در اختیار داشت، شاهرخی دو سال متوالی با دارایی در مسابقات باشگاه های تهران نایب قهرمان شد (سال های 45 و 46).به مانند دیگر شاهینی ها، شاهرخی مدتی را در تیم پیکان بازی کرد، شاهرخی با پیکان فاتح لیگ باشگاه های تهران در سال 1348 شد و جام دوستی را هم در همان سال با اقتدار فتح کرد تا یک سال رویایی را در این تیم تازه تاسیس اما بلند پرواز گذرانده باشد.پس از منحل شدن تیم شاهین و تشکیل تیم فوتبال پرسپولیس، به جمع همایون بهزادی، حمید شیرزادگان، جعفر کاشانی و سایر همبازیان خود پیوست. محراب از دوست داتنی ترین و با محبت ترین و بزرگوارترین کسانی بود که تاریخ فوتبال ایران به خود دیده؛ همایون بهزادی در موردش می گوید:

بامعرفت تر از محراب در فوتبال پایتخت پیدا نمی شد. سر کوچه یی که خانه محراب در آن قرار داشت، یک کبابی بود که به عشق محراب و آوازه مرام و معرفت او به نام کبابی محراب معروف بود. محراب بسیار گشاده دست و میهمان نواز بود و نشان به آن نشان که تمام کباب های کباب سرای محراب را خودش هر شب برای میهمانان خود می خرید. میهمان هایی که خانه باصفای محراب را تبدیل به پاتوق بامحبت بروبچه های فوتبالیست پایتخت کرده بودند.

شاهرخی جزو ستاره های جذب شده یا حتی پرورش یافته خود باشگاه نیست، شاهرخی خود جزو بنیان‌گذاران پرسپولیس است. بمب سیاه از برجسته ترین بازیکنان دهه های چهل و پنجاه فوتبال ایران بود و گوش چپ مثال زدنی بود که شوت های سنگینش را قدیمی های فوتبال ایران به خوبی می شناسند. البته و بازیکنی چند پسته بود که علاوه بر دفاع در خط هافبک نیز می توانست بازی کند.شاهرخی به عنوان بازیکن پرسپولیس 8 بار مقابل تاج بازی کرد که 2 برد ، 3 تساوی و 3 باخت در کارنامه بازیگری او مقابل تاج ثبت شده است. همچنین به عنوان مربی 4 بار مقابل استقلال و تاج مربیگری کرد که به یک برد و 2 تساوی و یک باخت دست یافت.محراب شاهرخی با پرسولیس دو عنوان قهرمانی در لیگ(یک قهرمانی در جام تخت جمشید در سال 52 و یک قهرمانی در لیگ منطقه ای در سال50) به دست آورد و در سال 53 هم در مسابقات جام تخت جمشید با پرسپولیس به مقام نایب قهرمانی رسید و در مسابقات لیگ منطقه ای سال 49 هم با پرسپولیس دوم شد. سال 1350 هم در مسابقات لیگ باشگاه های تهران نایب قهرمانی دیگری با پرسپولیس به دست آورد. شاهرخی بلافاصله پس از مربیگری به جرگه مربیان پیوست و به همراه ناظم گنجاپور هدایت تیم شهباز را که به لیگ دسته اول تخت جمشید صعود کرده بود بر عهده گرفت. در سال 53 شهباز را قهرمان دسته دوم  و سال بعد قهرمان دسته اول باشگاه های تهران کرد. سال 55 تیم تازه صعود کرده شهباز را در لیگ تخت جمشید به مقام سوم رسانید.

پرسپولیس در سال 56 اوضاع و احوال خوبی نداشت، پس از نتایج ضعیف و بازیهای نه چندان دلچسب پرسپولیس با منصورامیر آصفی و ایوان کونوف، در تابستان 1356 محراب شاهرخی هدایت پرسپولیس را بر عهده گرفت و تا سال 1360 سرمربی سرخپوشان بود، علی عبده مردی را که سه سال پیش با چشمانی اشکبار از باشگاه بیرون کرده بود با سلام و صلوات به تیم برگرداند. به دلیل وقوع انقلاب و بلافاصله جنگ تحمیلی در دوره چهارساله ای که شاهرخی از 56 تا 60 سرمربی پرسپولیس بود این تیم فقط در دو تورنومنت شرکت کرد زیرا اکثر مسابقات به دلیل شرایط کشور تعطیل شدند. پرسپولیس در اوایل دهه شصت با شاهرخی در جام باشگاه‌های تهران دوم شد که البته جام قهرمانی فقط به خاطر تعیین نتیجه سه بر صفر مقابل هما از دست رفت. زیرا سازمان تربیت بدنی قصد داشت اسم پرسپولیس را به نام «شهید چمران» تغییر دهد که محراب هم به نشانه اعتراض، تیمش را مقابل هما به میدان نفرستاد. آن سال پرسپولیس در فینال جام حذفی هم در ضربات پنالتی به شاهین باخت. محراب شاهرخی در چهار سالی که سرمربی پرسپولیس بود برای جلوگیری از به هم ریختن پرسپولیس خیلی چیزها را تحمل کرد از جمله بی ادبی و فحاشی یکی، دو بازیکنی که چند بار در حضور همه بازیکنان اتفاق افتاد.محراب شاهرخی در بهمن 1360 در پی برخی اتفاقات و بهانه هایی که دست مخالفانش داد، از مربیگری پرسپولیس استعفا کرد تا علی پروین جانشین او شود. یکی، دو نفر با حضور او در پرسپولیس و ادامه همکاری او مخالف بودند. یکی علی پروین و دیگری محمد دادکان. دادکان اعتقاد داشت که رفتار محراب با جو انقلابی و ارزش حاکم بر جامعه نوین ایرانی تضاد دارد. بهانه هایی از قبیل اینکه رفتار محراب شاهرخی با انقلاب و فضای انقلاب همخوانی ندارد و از این قبیل حرف ها باعث شد تا مخالفانش که مترصد فرصت بودند برای کنار زدنش اقدام کنند، دادکان قبل از بازی پرسپولیس مقابل تیم ملی لیبی در جام بین‌المللی وحدت، سوت را در تمرینات از محراب گرفته و به علی پروین می‌دهد.

در سال 1363 دوباره مربیگری شاهین را بر عهده گرفت اما مسابقات آن سال نیمه تمام ماند.محراب شاهرخی 15 با برای تیم ملی به میدان رفت. محراب در همان مسابقات اولین و تنها گل ملی خود را وارد دروازه پاکستان کرد. در سال 1964 به همراه تیم ملی موفق به صعود به المپیک شد. یکی از حواشی های دوران حضور او در تیم ملی مربوط به کنارگذاشتن یک شاهینی وانتخاب فردی از تیم رقیب به عنوان سرپرست بود که باعث شد از حضور در المپیک بازبماند و البته زمینه ساز تعطیلی شاهین شد، در یکی از سفرهای تیم ملی به شوروی سابق برای انجام یک دیدار دوستانه در آستانه المپیک 1964 توکیو، حسین مبشر رئیس فدراسیون وقت که خود یک دارایی چی قدیمی بود، مدیر باشگاه دارایی را به عنوان مسئول تیم راهی سفر کرد و به جای او عزت وطنخواه بازیکن تیم شاهین را از ترکیب کنار گذاشتند. این اتفاق باعث شد تا دیگر بازیکنان تیم شاهین در تیم ملی که شامل حمید برمکی ، حمید شیرزادگان ، حمید جاسمیان ، همایون بهزادی و محراب شاهرخی بودند ، در آستانه سفر ، از سفر به همراه تیم ملی به شوروی خودداری کنند. در پی آن فدراسیون آنان را به مدت یک سال از حضور در میادین داخلی و خارجی محروم کرد و پروانه باشگاه شاهین را نیز به مدت دو سال توقیف کرد.شاهرخی یکی از اعضای تیم قهرمان جام ملت های آسیا 68 تهران بود که با چهار برد متوالی جام قهرمانی را با رهبری محمود بیاتی بالای سر بردند، قهرمانی جام عمران منطقه ای در سال 1344 هم دیگر عنوان قابل ذکر شاهرخی با تیم ملی بود.محراب شاهرخی بعد از عزیز اصلی دومین بازیکنی بود که در فیلم های سینمایی به ایفای نقش پرداخت و در سال 1355 در فیلم علف های هرز به کارگردانی فرزان دلجو بازی کرد. نقش دوست بامعرفت بازیگر نقش اول فیلم را بازی می کرد او در این فیلم به دلیل ابتلا به بیماری «سرطان مغز» جانش را از دست می‌دهد. مروارید سیاه سال‌های پایانی عمر خود را در تنهایی سپری کرد.

سرانجام عمو محراب در 12 بهمن 1371 و در روزی که می بایست زادروز 49 سالگیش را جشن می گرفت بر اثر سکته مغزی چشم از جهان فروبست(این اتفاق تلخ در مورد مجید سبزی هم رخ داد)، شاید وقتی مرحوم پرویز دهداری در دوم آذر 1371 دیده از جهان فرو بست ، محراب شاهرخی نتوانست غم استاد و همبازی سابق خود در شاهین را بیشتر از این تحمل کند و 70 روز بعد از مرگ دهداری او هم در 12 بهمن 1371 ، دار فانی را وداع گفت. زندگی محراب پر از درد و رنج بود. آنقدر در وجودش درد داشت که برای کاستن آلام خود راه های تلخی را پیدا کرد. مثل انداختن قالب بزرگ یخ در حوضچه سونا و خوابیدن زیر قالب یخ. محراب شاهرخی در تهران فوت کرد و پیکرش روز 13 بهمن سال 1371در ورزشگاه امجدیه سابق تشییع شد در قطعه بیست بهشت زهرا به خاک سپرده شد.

6. فرشاد پیوس

او تقریبا در تمام رقابت هایی که حاضر می شد عنوان آقای گلی را نصیب خود می کرد. فرشاد پیوس بهترین گلزن تاریخ رقابت های باشگاهی ایران و بهترین گلزن تاریخ باشگاه پرسپولیس می باشد. پیوس بهترین گلزن تاریخ باشگاه پرسپولیس با 153 گل و بهترین گلزن باشگاهی تمام ادوار ایران با 212 گل زده است. فرشاد پیوس بهترین میانگین گلزنی را دربین تمام مهاجمان تاریخ باشگاه پرسپولیس را دارد. دارد و در 211 بازی موفق به زدن 153 گل و ثبت آمار 0.7 گل شده است. پیوس در تمام ادوار مسابقات لیگ ایران 277 بار به میدان رفته است. در این یادداشت مروری خواهیم داشت به دوران حرفه ای گلزن بالفطره سابق پرسپولیس. برای مهاجمان پس از او پیوس قله ای دست نیافتنی به حساب می آمد، گلزنی قهار که نبوغش در باز کردن دروازه حیرت انگیز بود و می توان گفت تاریخ فوتبال ایران چنین تمام کننده ای به خود ندیده است. پیوس فوتبال حرفه ایش را با راه آهن در سال 59 شروع کرد، پیوس در زمین مرغوبکار بازی می کرد و همانجا توسط لارودی کشف شد و به راه آهن آمد، در ابتدا که در تیم های پایه بازی می کرد هافبک چپ بود اما با تشخیص مربیان یک خط جلوتر آمد و مهاجم شد، سه سال در راه آهن بازی کرد و در 28 بازی که برای این تیم انجام داد تنها 2 بار موفق به گلزنی شد.

فصل 62-63 را در شاهین احیا شده دهه شصت بازی کرد و علی رغم تعداد کم بازی هایی که انجام داد آماری مناسب ثبت کرد، 5 گل در 6 بازی. بعد از 6 ماه حضور در شاهین در سال 62 برای سپری کردن خدمت سربازی به تیم نیروی هوایی رفت و دو سال در این تیم بازی کرد، نیروی هوایی سکوی پرتاب پیوس شد و برخلاف راه آهن و شاهین در آنجا توانست به خوبی استعدادش را بالفعل کند و آمار خیره کننده 60 گل در 69 بازی را از خود برجای گذاشت و نیروی هوایی با حضور او از لیگ دسته یک به لیگ باشگاهی تهران صعود کرد. در سال 64 به پرسپولیس آمد و تا سال 68 عضو پرسپولیس بود، بین دو مقطع حضورش در پرسپولیس یک فصل را در خارج از کشور بازی کرد، فصل 68-69 به الاهلی قطر پیوست و یک فصل در این تیم قطری بازی کرد، آن جا هم آمار خوب 12 بازی و 9 گل را ثبت کرد و در آن فصل مقام سوم لیگ قطر را کسب کردند.در سال 64 پیوس مسئولیت گلزنی در خط آتش سرخپوشان را برعهده گرفت، مارزنگی آسیا که در زمین به مانند خوردن شربتی گوارا تور دروازه رقیب را با نواخت ضربات پا و سرش به توپ می لرزاند و دروازه بانان با شنیدن اسمش مثل بید می لرزیدند با لباس قرمز بیش از پیش محشر به پا کند. با سیستم علی اصغری! دهه شصت و با سازماندهی مناسب دفاع و حمله و توسل به بازیساز های درجه یک و سانتر از جناحین در 442 علی پروینی، پیوس با پرسپولیس لیستی بلند بالا از جام و عنوان و رکورد به وجود آورد که کمتر کسی را می تونا با آن قیاس کرد. آن هم بدون اینکه از پول و پله و قراردادهای نجومی خبری باشد. حتی تمرینات هم بسیار متفاوت با مروز بود، هفته ای سه جلسه تمرین داشتند و مابقی اوقات را باید برای امرا معاش کار می کردند و بازهم با همان شرایط بهترین نتایج را می گرفتند.

پیوس به سرعت در پرسپولیس جا افتاد و زوجی تکرارنشدنی با ناصر محمدخانی تشکیل داد که در بهترین حالت توسط محسن عاشوری تغذیه می شد، پیوس با 153 گل در 211 بازی بالاتر از علی پروین و صفر ایرانپاک بهترین گلزن تاریخ باشگاه پرسپولیس است، البته این آمار گل های رسمی اوست و در بازی های غیر رسمی و دوستانه در مجموع بیش از 200 گل برای پرسپولیس به ثمر رساند. پیوس تنها مهاجم تاریخ باشگاه است که تعداد گل هایش از مرز عدد صد عبور کرده است و به عبارت دیگر گل هایش سه رقمی است، پیش از پیوس رکورد گلزنی برای پرسپولیس در اختیار علی پروین بود که 95 گل برای پرسپولیس زده بود. نکته قابل ذکر این رکورد این است که تنها 9 گل از 153 گل پیوس از روی نقطه پنالتی به ثمر رسیده است و بعید به نظر می رسد که به این زودی ها کسی بتواند رکوردهای پیوس را در پرسپولیس تهدید کند. در دهه شصت که به دلیل شرایط کشور لیگ سراسری برگزار نمی شد و مسابقات در سطح لیگ های استانی بود، پیوس 5 بار آقای گل باشگاه های تهران شد، در سال 65 با 7 گل، در سال های 66 و 67 با 13 گل، در سال 69 با 16 گل و در سال 70 مجددا با 16 گل این عنوان را از آن خود کرد. همچنین آقای گلی در جام در جام آسیا با 8 گل(پیوس در مجموع 9 گل در رقابت های جام در جام آسیا به ثمررسانده و 2 گل هم در مسابقات جام باشگاه های آسیا زده است)، در لیگ سراسری هم پیوس دو مرتبه آقای گل لیگ شد یکبار در سال 70 با 11 گل و بار دوم در سال 73 با 20 گل. از رکوردهای دیگر او می توان به این موارد اشاره کرد:

بهترین گلزن تاریخ پرسپولیس در رقابت های آسیایی با 11 گل
بهترین گلزن تاریخ پرسپولیس در لیگ سراسری با 52 گل در 94 بازی
بهترین گلزن تاریخ پرسپولیس در جام حذفی با 22 گل در 30 بازی
بهترین گلزن تاریخ پرسپولیس در لیگ تهران با 65 گل در 70 بازی
بیشترین هتریک در تاریخ پرسپولیس با 13 هتریک

این رکوردها حکایت از آمار خیره کننده پیوس در میانگین گل زده نسبت به بازی انجام شده دارد، پیوس با 0.72 گل در هر بازی آماری غیر قابل دسترس را به نام خود ثبت کرد که بعید است کس دیگری در آینده بتواند آن را بهبود ببخشد. پیوس پس از اتفاقات شهرآورد سی و هشتم در سال 1373 شش ماه محروم شد. آخرین بازی پیوس مقابل استقلال در سال 76 بود که 13 دقیقه به میدان رفت و بعد از پایان بازی پیراهنش را به مهدوی کیا داد که به گفته خودش هنوز آن را نگه داشته است.

5. علی عبده

پرسپولیس در نیم قرنی که از حیاتش می‌گذرد مدیران کت و شلواری در دفتر باشگاه کم ندیده است. آنها جز در مارک ادکلن‌هایشان تفاوت‌های اساسی دیگری با هم دارند. رویایی نیستند. رویایی نشدند. بعید است نه آن جوان روی سکوها و نه پیرمرد قصه هیچکدام حتی یادشان بیاید که فیروز امینیان، حیدر بوستانی، محمدرضا رضائیان، محمدعلی دقت‌پور، عباس وکیل، محمدحسین اسلامی و... زمانی مدیرعامل پرسپولیس بوده‌اند. مردانی که حتی موتور جستجوگر گوگل هم در یافتن نام و نشانی از آنها روسیاه می‌ماند. انصاری‌فردهای کم حرف و باهوش، اکبر غمخوار پرهیاهو، علی میرزایی که تیم را برای تمرین به پادگان برد، امیر عابدینی با آن روابط شگفت‌انگیزش، مرحوم خطیب، حبیب کاشانی برآمده از دوران احمدی‌نژاد، محمد رویانیان رویاپرداز و... همه می‌دانند که هر مدیرعاملی در پرسپولیس با یک نام مقایسه می‌شود؛ با عبده، نام کاملش علی‌محمد عبده بود اما خیلی‌ها او را به نام عبدو می‌شناختند. پسری که در سال 1303 در بروجرد به دنیا آمده بود در گذرنامه آمریکایی‌اش نام دیگری داشت: آلن مورگان!

علی عبده موسس باشگاه پرسپولیس است که از اواخر دهه 40 تصمیم گرفت تا این باشگاه به صورت حرفه‌ای در رشته فوتبال فعالیت کند و با به خدمت گرفتن بازیکنان شاهین این تیم را تبدیل به یکی از قطبهای فوتبال ایران کرد. عبده پس از مرگ بزرگترین ارث دوران خود یعنی پرسپولیس را با میلیون‌ها هوادار بر جای گذاشت. بسیاری از لرستانی‌ها او را یکی از مفاخر خود می‌دانند. ابرو‌ها و سبیل‌های پرپشت، بینی کشیده، دست‌های بلند و قامت کشیده اش باعث شد خیلی زود در بیشتر ورزش‌ها سرآمد شود.

عبده یک مشت‌زن حرفه‌ای بود. اینکه عبده پرسپولیس را ساخت یا پرسپولیس عبده را، می‌تواند موضوع پایان ‌نامه‌های دانشجویان رشته فلسفه باشد اما هرچه بود او پس از یک موفقیت تجاری در نتیجه تاسیس شرکت واردات و صادرات سی آر سی بود. او از باشگاه پرسپولیس با خریداری زمینی به مساحت 2 هکتار (20 هزار متر مربع) در جاده شمیران (کوروش بزرگ قدیم) و طی مراسم باشکوهی رونمایی کرد. بنا بر نوشته روزنامه اعتماد; آذر ابتهاج، نماینده مجلس شورای ملی به دلیل اختلاف با او بر سر بولینگ عبده به جان او سوءقصد می‌کند. او دو نفر را اجیر می‌کند تا با چاقو به او حمله‌ور شوند. آن دو نفر در خیابان مفتح امروزی او را مضروب می‌کنند. افرادی عبده را به بیمارستان هشترودی می‌رسانند تا او از مرگ نجات یابد. یکی از ضاربین نیز دستگیر می‌شود.

نازنین ربیعه در روزنامه اعتماد می‌نویسد که او فردی «لوطی‌صفت» و «پهلوان‌منش» بوده‌است. جواد الله‌وردی نقل می‌کند که او یک بار سرایدار باشگاه پرسپولیس (محمود رشتی سلمانی) که به بیماری روماتیسم قلبی مبتلا بود، را با هزینه شخصی خود برای درمان به انگلستان فرستاده‌است و به بازیکنانی که ازدواج می‌کرده‌اند هدیه می‌داده‌است. مهدی حدادپور در روزنامه گل می‌نویسد: «عبده البته خودش آدم چندان مقیدی نبود، اما در فوتبال آدم اخلاق‌مدار و اصولگرایی بود. عبده اگر می‌شنید، بازیکنی با دهان آلوده به الکل سر تمرین آمده، آن دهان را با سیم میدوخت، اما در میهمانی‌های خصوصی خودش به هر کاری تن می‌داد... اما در محیط فوتبال، هیچ رفتار سیاهی جای نداشت.» ماجرای سیلی زدن او به صفر ایرانپاک به خاطر عکس‌انداختن با یک هنرپیشه زن نیز نقل شده‌است.

بخشی از مسئولیت های ورزشی زنده یاد علی عبده: ریاست امور ورزشی ناحیه DC واشنگتن، رئیس امور ورزش ایالات متحده آمریکا، ریاست فدراسیون والیبال ناحیه DC واشنگتن، هفت سال ریاست فدراسیون بوکس ایران، چهار سال نائب رئیس اول فدراسیون بوکس آسیا، عضو هیأت رئیسه کمیته ملی المپیک، عضو فدراسیون بین المللی بوکس و موسس و ریاست باشگاه پرسپولیس.

عبده و پرویز خسروانی، مدیرعامل باشگاه تاج همواره رقابت شدید داشتند. او با محمود خیامی و محمد خاتمی نیز رابطه نزدیکی داشت. پس از مرگ خاتم، او با فاطمه پهلوی اختلاف مالی پیدا کرد. عبده با آذر ابتهاج که صاحب بولینگ معروف ونک بود نیز اختلاف داشت. عبده موفق شد با زیرکی و با استفاده از روابط شخصی بولینگ آذر ابتهاج را تعطیل کند.على عبده از فرزندان محمد عبده که مالک بولینگ عبده بوده است و در زمان پیروزی انقلاب اسلامی از ایران خارج شد پس از آن در سال 1358 و درست یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر اثر سکته قلبی در گذشت.

4. برانکو ایوانکوویچ

در فروردین 94 که برانکو ایوانکوویچ برای قبول هدایت پرسپولیس به ایران آمد حداکثر توقعی که از این مربی می‌رفت این بود که پرسپولیس را از بحران خارج کند ولی پرفسور نه تنها پرسپولیس را به دوران خوش گذشته برگرداند بلکه بهترین روزهای تاریخ این باشگاه را رقم زد. برانکو در آغاز راه موفق نبود و حتی پرسپولیس برای نخستین بار قعرنشینی در لیگ را با این مربی تجربه کرد و شاید اگر سابقه درخشان برانکو در فوتبال ایران نبود او فرصت جبران پیدا نمی‌کرد ولی برانکو ماند و به حسرت 8 دوره ناکامی پرسپولیس در لیگ پایان داد و پس از آن پرسپولیس در مسیر موفقیت قرار گرفت. برانکو که ایران برای او به مانند وطن دوم شده بود در سال 94 به ایران برگشت تا با تمام تجربه و انرژی اش کشتی پرسپولیس که سال ها راه گم کرده بود وبیراهه می رفت را به مسیر اصلی اش برگرداند. برانکو ایوانکویچ سال ها در ایران زندگی کرده بود و با فرهنگ و رسوم ایرانیان کاملا خو گرفته بود. او بعداز تیم ملی برای انتخاب پرسپولیس وسواس زیادی به خرج نداد و با اشنایی کامل از فوتبال ایران به تیم پرسپولیس پیوست و جانشین حمید درخشان شد. او چهلمین سرمربی تاریخ پرسپولیس، پنجمین کروات و چهاردهمین مرد خارجی نیمکت پرسپولیس به شمار می رفت.

برانکو در اواخر لیگ چهاردهم شناختی حدودی از شرایط تیم به دست آورد و برنامه ای بلند مدت برای پرسپولیس ریخت. در فصل نخست، هیچ‌گونه صحبتی از قهرمانی نکرد و از صحبت‌های او می‌شد فهمید که برنامه بلندمدتی در پرسپولیس دارد؛ پرسپولیس با برانکو بد شروع کرد و حتی در انتهای جدول قرار گرفت اما در همان شرایط هم به وضوح مشخص بود که تیم خیلی بهتر از فصول قبل بازی می کند اما بدشانسی و بی دقتی بازیکنان و البته اشتباهات داوری و جا نیفتادن بازیکنان در ترکیب دست به دست هم دادند تا پرسپولیس در شروع فصل امتیازات زیادی را از دست بدهد، فوت کاپیتان هادی نوروزی هم شرایط را برای برانکو پیچیده تر کرد اما بازی های خوب تیم به سرعت داخل زمین ثمر داد و نتیج خوب از راه رسیدند، پرسپولیس از قعر به صدر رسید و تهدیدی جدی برای استقلال خوزستان شگفتی ساز شد، بعد از برد 4-2 مقابل استقلال برانکو و تیمش محبوبیتی دو چندان یافتند، پرسپولیس می خواست با یک تیر دو نشان بزند، شکستن طلسم قهرمان نشدن سال های اخیر و تقدیم کاپ قهرمانی به هادی فقید اما باخت بد موقع به نفت تهران آب سردی بود بر پیکر هواداران، پرسپولیس در هفته پایانی نتوانست تعداد گل های زده اش به راه آهن را به حد نصاب برساند تا استقلال خوزستان مزد ثباتش از ابتدای فصل و امتیاز از دست ندادن در هفته های آغازین را بگیرد که دلیل اصلی قهرمان نشدن پرسپولیس بود.

درپایان فصل مهدی طارمی از پرسپولیس آقای گل شد. فصل 95-96 پرسپولیس با نفراتی همچون امیری و حسینی و بیرانوند تقویت شد. پرسپولیس از اشتباهات فصل قبل عبرت گرفت و از همان ابتدای فصل میخش را محکم کوبید و آنقدر امتیاز جمع کرد که عملا بعد از نیم فصل اول رقیبی برای به چالش کشاندن قهرمانی اش نمیدید. در پایان نیم فصل اول لیگ شانزدهم پرسپولیس با برانکو توانسته بود 74 درصد امتیازات بازی هایی که در آن به میدان رفته اند دست پیدا کند که آماری عجیب در سطح لیگ ایران به شمار می رود، پرسپولیس با برانکو در پایان فصل مقتدرانه ترین قهرمانی لیگ با بیشترین اختلاف امتیاز نسبت به تیم دوم (9 امتیاز که فصل بعد هم همین احتلاف امتیاز با تیم دوم تکرار شد) درتمام ادوار را به دست آورد و با کیفیت‌ ترین قهرمانی تاریخ لیگ برتر (از نظر میانگین امتیازی) را جشن رفت. پرسپولیس برانکو در فصل 95-96 تنها 14 گل در 30 بازی دریافت کرد و رکورد کمترین گل خورده در تاریخ لیگ برتر (یا بهترین خط دفاعی تاریخ لیگ برتر) را از آن خود کرد(به طور مشترک با استقلال خوزستان لیگ پانزدهم). این قهرمانی زودهنگام‌ترین قهرمانی تاریخ لیگ برتر نیز به حساب می آید(البته به طور مشترک با سپاهان 81-82)، پرسپولیس در این فصل رکورد 7 برد پیاپی در آزادی و 9 بازی بدون گل خورده در بازی های خانگی و گلزنی در 35 بازی متوالی و بیشترین تعداد هفته صدرنشینی در تاریخ لیگ برتر را از خود به یادگار گذاشت.

پس از نه سال دوری از جام یک قهرمانی مقتدرانه با شکستن رکوردهای ریز و درشت درست مثل آب گوارایی بود که به تشنه ای داده باشند. پرسپولیس فصل 96-97 را با 13 امتیاز ار 5 مسابقه شروع کرد که بعد از لیگ هفتم با افشین قطبی بی سابقه بود، بیشترین امتیاز و بهترین قهرمانی در طول نیم‌فصل تاریخ لیگ برتر ایران را ثبت کرد و رکورد سپاهان را شکست در پایان فصل یک قهرمانی مقتدرانه دیگر با بیشترین برد، کمترین باخت، بیشترین گل زده، کمترین گل خورده، بهترین تفاضل و بیشترین امتیاز به همراه آقای گلی دیگر به نام علی علیپور با 19 گل نصیب پرسپولیس شد. دیگر ثبت رکورد های جدید و جابجا کردن رکورد های قدیمی به امری روتین و عادی برای پرسپولیس برانکو در هر فصل تبدیل شده بود و البته هواداران هم دامنه انتظاراتشان را گسترده تر از قبل می کردند. در پایان فصل بازیکنان مهمی مثل محسن مسلمان و وحید امیری و صادق محرمی از پرسپولیس جدا شدند، مسلمان از مئت ها قبل از پایان فصل به دلیل مسائل انضباطی مورد غضب برانکو قرار گرفته بود، این جدایی ها همزمان شد با بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی باشگاه. در لیگ قهرمانان آسیا پرسپولیس پس از الهلال به عنوان تیم دوم دور گروهی را به پایان رساند، در یک هشتم لخویا و در یک چهارم ال اهلی عربستان را از پیش رو برداشتند اما با شکست سنگین مقابل الهلال در نیمه نهایی از صعود به فینال باز ماندند، این نخستین حضور پرسپولیس در نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا در فرمت جدید بود. دیدار سوپرجام 96-97 هم به دلیل حاضر نشدن تیم استقلال و بازی نکردنشان 3-0 به نفع پرسپولیس اعلام شد.

استقلالی ها حضور در اردوی ترکیه را به سوپرجام ترجیح دادند تا دومین قهرمانی پرسپولیس در سوپرجام و چهارمین جام برانکو با سرخ پوشان هم از راه برسد. در لیگ قهرمانان 2017-18 بالاتر از السد و نسف قارشی و الوصل به عنوان صدرنشین صعود کرد، در مرحله یک هشتم نهایی پرسپولیس در بازی رفت 3-2 به الجزیره امارات باخت و در بازی برگشت تا دقایق پایانی با تساوی 1-1 تیم حذف شده بود اما گل دقیقه 89 کاپیتان سید جلال حسینی شروعی دراماتیک شد برای یک اتفاق تاریخی، پرسپولیس در مرحله یک چهارم نهایی مقابل الدوحیل در قطر 1-0 شکست خورد و در آزادی هم کل دیگری در یافت کرد اما بازهم پرسپولیس کامبک زد و سه بار دروازه الدوحیل را باز کردند و برای دومین سال متوالی به نیمه نهایی رسیدند، در نیمه نهایی هم السد را با تمام ستارگان بین المللی اش از جمله ژاوی در مجموع دو بازی رفت و برگشت 2-1 شکست دادند تا برای اولین بار در تاریخ باشگاه به فینال لیگ قهرمانان آسیا برسند. پرسپولیس تا ثانیه آخر جانانه جنگید و همین برای ایستاده تشویق کردنشان توسط تماشاگران علیرغم قهرمان نشدن کافی بود، همه شاهد بودند که تیم جسور برانکو علیرغم مصدومیت ها و قضاوت بحث برانگیز داور جانانه جنگید و این تلاش و جنگیدن برای هواداران ارزشی کم از قهرمانی نداشت، باخت 2-0 به کاشیما و نرسیدن به عنوان قهرمانی نتوانست مانع تمجید زبان ها و چرخاندن قلم ها برای تیم شایسته برانکو شود.  برانکو در فصل بعد نیز با توجه به محرومیت تیم، توانست سرخپوشان را به سومین مقام قهرمانی شان برسانند تا با این نتیجه پرسپولیس به عنوان بهترین تیم تاریخ لیگ برتر شناخته شود. برانکو در چهار سال حضورش در پرسپولیس یک نایب قهرمانی و سه مقام قهرمانی لیگ برتر و دو قهرمانی سوپرجام و نایب قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا را کسب کرد.

این تیم در حال حاضر عصر طلایی را سپری می‌کند که معمار آن برانکوایوانکوویچ است و به نظر می‌رسد با اشتهای‌ سیری ناپذیر این مربی این افتخارات ادامه یابد.

3. حسین کلانی

همایون بهزادی را سر طلایی و حمید شیرزادگان را پا طلایی نامیده اند، حسین کلانی خوش چهره را هم می توان بازیکنی یکپارچه طلای 24 عیار دانست. حسین از همان روزهای نخست نترس و جسور و بی واهمه بود که البته برایش دردسر ساز هم می شد، در 5 سالگی و در دوره ای که اتوموبیل ها قفل و بند درست و حسابی نداشتند با شورلت 1937 جان خودش و دوستانش را حسابی به خطر انداخت. دوران اوج فوتبال جناب دکتر جسین کلانی محدوده زمانی مابین 52 - 1348 که متاسفانه یک محرومیت یک ساله نیز در ان لحاظ شد و همچنین یک وقفه هشت ماهه از بازیهای باشگاهی به جهت تشکیل تیم فوتبال حرفه ای های پرسپولیس. اولین تورنومنت داخلی معتبری که کلانی با پرسپولیس در آن شرکت کرد مسابقات قهرمانی ایران در سال 1349 (جام منطقه ای) بود که ابتدا مرحله مقدماتی آن, در چهار منطقه ایران برگزار شده و سپس 8 تیم برگزیده این مسابقات در تهران دور نهایی مسابقات را در دو گروه برگزار کردند. علیرغم بازیهای زیبایی که ارائه می دهند یک شکست غیر منتظره برابر پاس موجب شد تا با کسب رتبه دوم گروه خود به دیدار تاج تیم اول گروه دیگر برود مهندس با 6 گل صدرنشین جدول گلزنان مسابقات بود.

تاج و پرسپولیس در 27 دی 1349 در روزی سرد در امجدیه به مصاف هم رفتند، امتناع پرسپولیسی ها از ادامه بازی، در حالی که نتیجه یک بر یک مساوی بود مانع از پایان یافتن بازی شد و دلیل اصلی آن نیز اخراج متوالی دو بازیکن پرسپولیس توسط داور ضعیف مسابقه بود، حدود 24 ساعت پس از بازی , فدراسیون وقت نتیجه را سه بر صفر بسود تاج اعلام نمود و پرسپولیس از فینال باز ماند و به نشانه اعتراض به رای فدراسیون در بازی رده بندی نیز شرکت نیافت و به رتبه چهارم ایران بسنده کرد. فدراسیون تنها به محروم کردن تیم پرسپولیس بسنده نکرد و بصورت جداگانه حسین کلانی را نیز که بی تردید بهترین مهاجم آن روزهای فوتبال ایران بود یک سال محروم کرد که بعدا به نه مه تقلیل یافت، حسین کلانی در این مدت به ندرت در تمرینات حاضر می شد و اغلب به فعالیت های تحیلی و مطبوعاتی می پرداخت در همین دوران او مقالاتی را در باب مسابقات فوتبال برای نشریه محبوب جوانان امروز به رشته تحریر در آورد. علی رغم اتفاقات بازی با تاج در نیمه نهایی کلانی با 6 گل(با احتساب گل به تاج در نیمه نهایی با 7 گل) نخستین سلطان گل ( واژه که ان روزها کاربرد داشت) در لیگ ایران شد. کلانی سال بعد در لیگ منطقه ای 1350 هم دومین آقای گلی متوالی اش را با پرسپولیس به دست آورد، با گل های بیشتر(12 گل) و از آن مهم تر چاشنی قهرمانی، در جام اول تخت جمشید در سال 1352، 8 گل زد.

در جام دم جام تخت جمشید در سال 1353 کلانی 6 بار برای پرسپولیس گلزنی کرد، در جریان جام دوم تخت جمشید کلانی با برخی دیگر از پرسپولیسی ها دچار اختلاف شد، سرانجام این اختلافات در بازی با سپاهان به اوج رسیددر شرایطی که پرسپولیس که در صدد جبران امتیازات از دست رفته نیم فصل نخست بود کورس قهرمانی را به تاج واگذار کند، پرسپولیسدر بازی با بانک ملی در هفته هفدهم در غیاب دکتر کلانی یک بر صفر شکست خورد و همین باخت برای سرخپوشان کافی بود تا فصل را به رقیب سنتی واگذار کند آن ها با پذیرش این شکست فرصت بسیار مناسبی را برای کاهش فاصله خود با صدر جدول و تاج از دست دادند چرا که آبی ها در همان هفته با نتیجه 2 بر یک مغلوب عقاب شدند. دکتر کلانی از هفته هجدهم با اصرار نزدیکان ( از جمله استاد جعفر کاشانی )به پرسپولیس بازگشت و اتفاقادر همان دیدارنخست برابر ملوان علاوه بر کلزنی بهترین بازیکن سرخپوشان نیز بود دوهفته بعدخرین گل خود در جام تخت جمشید و لیگ ایران , برابر پاس بثمر رساند تا ظرف مدت دو هفته 2 بار گلزنی کند در حالیکه در 16 دیدار پیشین , تنها 4 بار توفیق گلزنی یافته بود این خود نشانگر صحت وصداقت گفتار اوست که گویی با تذکر جدی مسئولان اختلافات کاهش یافته بود. حسین کلانی سرانجام در آخرین حضور با پیراهن سرخ پرسپولیس با یک پاس گل , زنده یاد صفر ایرانپاک را در گلزنی برابر تاج یاری داد تا با خاطره شیرین فوتبالش را در پرسپولیس پایان بخشد.

کلانی با شش گل پس از مرحوم صفر ایرانپاک دومین گلزن برتر تاریخ شهرآورد تهران به حساب می آید، کلانی با گل هایی که در شاهین به استقلال زد در مجموع 13 بار دروازه این تیم را باز کرد. کلانی در پنجمین دوره جام ملتهای آسیا در سال 1372 با 5 گل عنوان آقای گلی را کسب کرد، در این مسابقات که در بانکوک برگزار شد کلانی اولین گلش را در دیدار اول به خمر زد(ایران بازی را 2-0 برد)، ایران در بازی دوم عراق را سه بر صفر شکست داد که کلانی هتریک کرد، پنجمین و آخرین گل کلانی شاید مهم ترین گل دوران ورزشیش بود، کلانی در دیدار نهایی که ایران 2-1 کره را شکست داد و قهرمان شد گل دوم تیم ملی را زد. کلانی 24 بازی ملی انجام داد و 11 گل ملی زد. کلانی از فرهیخته ترین و باسواد ترین چهره هایی است که فوتبال ایران به خود دیده است و دارای مدرک دکترای معماری تلفیقی از دانشگاه U C L A است و مدتی نیز یکی از مدیران پروژه پارس جنوبی بوده است. کلانی همیشه در اردوی تیم ملی یا شاهین یا پرسپولیس، تخته نقشه کشی را همراه خود داشت. چون بسیاری از تورنمنت ها و مسابقات مهم همزمان با برگزاری امتحانات پایان ترم بود. کلانی روحیاتش با مربیگری سازگار نبود و ترجیح داد تحصیلاتش را ادامه دهد و در آمریکا بالاترین مدرک مهندسی معماری را گرفت و حتی طرحی برای استادیوم اختصاصی پرسپولیس ارائه داد که کسی توجهی به آن نکرد. کلانی به گفته خودش بیش از بیت هزار جلد کتاب در کتابخانه شخصی اش دارد. کلانی در سال 44 همزمان با قهرمانی در مسابقات باشگاه های تهران در رشته پزشکی در کنکور سراسری قبول شد، هرچند در ابتدا تصور می شد او در رشته ریاضی موفق باشد اما ترجیح داد در کنکور تجربی شرکت کمد و موفق هم بود. کلانی، از آن دست پیشکسوتانی است که مورد احترام همه اقشار فوتبال ایران است. استقلالی و پرسپولیسی هم ندارد.

2. همایون بهزادی

همایون بهزادی را پدر معنوی باشگاه پرسپولیس می دانند؛ زیرا پس از انحلال شاهین، بازیکنان در انتظار تصمیم همایون بودند و او را سکان دار می دانستند که همایون خان تصمیم بر رفتن به پرسپولیس گرفت و همینطور پس از انحلال پیکان او بود که قرآن به میان نهاد و با بازگرداندن شاهینی ها پرسپولیس را حفظ کرد؛ همایون خان با این دو تصمیم تاریخی پرسپولیس را زنده نگه داشت از این رو او را پدر معنوی پرسپولیس می دانند؛
همایون بهزادی پیشنهاد های زیادی از باشگاه های خارجی مانند گالاتاسرای داشت اما پرسپولیس را ترک نکرد و جمله ای تاریخی را بیان کرد

من فرزندم پرسپولیس را هیچگاه رها نمیکنم.

همایون خان محبوب ترین بازیکن عصر خودش بود. او می توانست محبوب ترین بازیکن تاریخ ایران هم باشد، اما رقابت را به کسانی باخت که با مسیر تاریخ رنگ عوض می کردند. قبل از انقلاب دستگاه امنیتی از او خواست که محبوبیتش را صرف دستگاه بکند و برایشان کار کند، اما وقتی تنها برای آزادی و وساطت برای افراد مختلف به اداره امنیت مراجعه می کرد از او می پرسیدند تو برای ما کار می کنی یا برای آن ها ؟ بهزادی را با لقب سرطلایی میشناسیم سر طلایی فوتبال ایران که دارای مدرک لیسانس ادبیات بود همراه با ستارگان فوتبال آن دوره کشورمان، برای آخرین بار در تاریخ فوتبال ایران سهمیه المپیک را در سال 1960 بدست آوردند که البته به دلیل مشکلات سیاسی در آن دوره تیم ایران در این رقابت ها حضور نیافت.

بهزادی که پس از شاهین به عضویت پرسپولیس در آمد سابقه قهرمانی در جام ملت های آسیا و یک‌بار هتریک در دربی استقلال و پرسپولیس را دارد. ستاره تیم ملی فوتبال ایران در دهه چهل و پنجاه که بخش عمده‌ای از دوران باشگاهی خود را در تیم شاهین سپری کرد وقتی تنها 18 سال داشت به همراه تیم ملی فوتبال ایران در رقابت های مقدماتی جام ملت های آسیا شرکت کرد. همایون بهزادی از دسته آدم هایی در فوتبال ما بود که از همان دوران بازیگری با صفات رهبری جمع در میدان شناخته می شوند. مثل آن سال های صعود به المپیک 1964 توکیو که گهگاه خودش جای خودش را در زمین به مربی تیم اعلام می کرد. همین مساله حتی یک بار منجر به نیمکت نشینی او و استفاده از یک جوان دیگر در ترکیب تیم ملی یعنی جلال طالبی شد. بهزادی از محبوبترین فوتبالیست های ایران در دهه ی چهل و پنجاه شمسی با افتخارات متعدد از جمله فتح دو دوره جام ملتهای آسیا , آقای گل جام ملتهای آسیا , قهرمان تورنمنت کوروش کبیر و .....به شمار می رود. با نظر و خواست او، یاران پرسپولیس، از پیکان به تیم خود برگشتند. در شهریور سال 49 که این اتفاق رخ داد، همایون که 28 سال و 8 ماه داشت همه‌کاره تیم شده و در واقع بعد از علی عبده، دومین قدرت تصمیم‌گیر در پرسپولیس بود. آلن راجرز انگلیسی، سرمربی پیکان در سال 50 به پیشنهاد همایون بهزادی و تایید علی عبده به ایران برگشت و سرمربی پرسپولیس شد. بهزادی بیشتر دوران باشگاهی‌اش را در پرسپولیس گذراند.

بهزادی اولین بازیش برای پرسپولیس را در روز 16 فروردین سال 1347 در حالی که 26 سال و سه ماه داشت در دیدار دوستانه برابر استقلال انجام داد. در 21 بهمن 1351 در بازی دوستانه پرسپولیس برابر اسپارتا پراگ یک گل به ثمر رساند. همان سال با پرسپولیس قهرمان انتخابی جام باشگاه های آسیا شد. سال 1350 با پرسپولیس در مسابقات جاک باشگاه های تهران نایب قهرمان شد اما همان سال با قهرمانی در لیگ منطقه ای اولین قهرمانی تاریخ پرسپولیس در لیگ را به دست آوردند. سال 1352 با اقتدار کامل و بدون حتی یک شکست که در تاریخ لیگ ایران بی سابقه است قهرمان جام تخت جمشید شدند.خط آتش پرسپولیس در آن فصل در 22 بازی 46 گل زد. سال 1353 در آخرین فصلش به عنوان بازیکن پرسپولیس رقابت قهرمانی را با 2 امتیاز کمتر به تاج واگذار کردند و نایب قهرمان شدند. بهزادی اولین بازیکنی بود که در دربی هتریک کرد، پرسپولیس در جریان مسابقات لیگ اول تخت جمشید تاج سابق را شش بر صفر برد و همایون بهزادی، سه گل از 6 گل پرسپولیس را در حالی که هم مصدوم بود و هم 31 سال و 8 ماه داشت به ثمر رساند. علیرغم مصدومیت وی انگیزه زیادی برای این بازی داشت. می توان گفت بهزادی خود در آن مسابقه سرمربی بود چرا که راجرز به كشورش رفته بود تا به خانواده‌اش سر بزند و 44 روز غایب بود. در غیاب راجرز، بهزادی 44 روز تیم را تمرین داد و شب قبل از بازی که راجرز به ایران برگشت و از فرودگاه آمد، ارنج تیم را دستش داد. بدنسازی پرسپولیس آن روزها طوری بود كه تازه از نیمه دوم گلزنی‌هایش را آغاز می كرد. بعد از کناره‌گیری راجرز از سرمربیگری پرسپولیس، همایون بهزادی در زمستان 53 سرمربی-بازیکن پرسپولیس شد.

بهزادی پس از بازی با پاس در فروردین 1354 اعلام کرد که دیگر به عنوان بازیکن بازی نخواهد کرد و فقط به عنوان مربی فعالیت خواهد کرد. او رویه جوانگرایی را پیش گرفت و به جای کلانی، کاشانی، طاووسی، بیوک وطنخواه و... در ترکیب پرسپولیس از وجود محمدرضا زادمهر، محمدحسین دادکان، بیژن ذوالفقارنسب و... بهره برد. او در جام های تخت جمشید 1353 و 1354 هدایت پرسپولیس را بر عهده داشت. نخستین بازی او به عنوان مربی بازی دوستانه‌ای با ملوان بود که پرسپولیس آن بازی را 3-1 برد. ابتدا در دوران مربیگری حسین فکری و سپس آلن راجرز - همایون بهزادی از این دومی درس های بسیار آموخت. بدنسازی در تپه های داودیه ثمره همفکری و ایده پردازی مشترک آلن و همایون بود. بعدها دانش آلن برای کار تهی شد و او در پرسپولیس به مرحله تکرار رسید. سال 52 وقتی آلن راجرز در مدت تعطیلی طولانی فوتبال لیگ به انگلستان رفت، روز بازگشت خود را 16 شهریور مشخص کرده بود. طی 40 روز همایون بهزادی پرسپولیس را تمرین داده بود. روز بازی 6 - صفر همه چیز به نام مردی در رفت که تازه 10 ساعت بود تیم را بعد از 40 روز تحویل می گرفت. روز 5 اردیبهشت 1354 پرسپولیس و استقلال باید به مصاف هم می رفتند. شب قبل از بازی به همایون بهزادی خبر رسید که چند بازیکن تیم تاج سابق در یک محفل شبانه اقدام به مصرف تریاک کرده اند. در روزگاری که آزمایش دوپینگ در فوتبال ما وجود نداشت مصرف مواد نیروزا یا مخدر نمی توانست چندان پرسروصدا باشد اما همایون بهزادی این برگ برنده را برای ساعت مبادا، در آستین نگه داشت.

در بازی دو تیم برخلاف انتظار، آبی پوشان بهتر بازی کردند و موفق شدند پرسپولیس را با حساب 3 - یک شکست دهند. بلافاصله بعد از بازی همایون بهزادی، فوتبال لیگ را با اعلام اینکه تاجی ها دوپینگ کرده اند تحت الشعاع قرار داد. ولوله یی در فوتبال افتاد. این در حالی بود که مصرف کنندگان تریاک 4 اردیبهشت 1354 و آن شب کذایی چند یار ملی پوش باشگاه تاج سابق بودند. فدراسیون فوتبال قانوناً نمی توانست از شکایت رسمی باشگاه پرسپولیس چشم بپوشد. همایون بهزادی بسط نشست که مردان مورد نظر بیایند و جلوی چشم او در آزمایشگاه نمونه تحویل دهند. مشخص شدن آزمایش دوپینگ که به دنبال مصرف تریاک قطعاً مثبت اعلام می شد بیش از هر چیز به ضرر تیم ملی تمام می شد. تیمی که 3 ماه بعد قرار بود در مسابقات مقدماتی المپیک 1976 مونترال شرکت کند و جواب مثبت آزمایش دوپینگ می توانست منجر به محرومیت یاران ملی پوش تاج سابق شود. کامبیز آتابای رئیس وقت فدراسیون فوتبال از فرانک اوفارل سرمربی وقت تیم ملی استعلام کرد. اوفارل صراحتاً اعلام کرد که به وجود همه بازیکنان مشکوک نیاز دارد. آتابای از علی عبده مدیرعامل پرسپولیس خواست مانع فعالیت های همایون بهزادی شود اما بهزادی که به خاطر شکست برابر تاج سابق به رغم ارائه یک بازی خوب دلرنجه بود، حتی به اندازه سر سوزنی از بار هیجانات فراوان خود نکاست تا آنکه آتابای خود مستقیماً از همایون بهزادی درخواست کرد. در این اثنا دو بازی دیگر برای پرسپولیس در لیگ انجام شد که با مساوی صفر - صفر برابر تیم هما و شکست 2 - یک ذوب آهن توام شد اما بهزادی فقط متوجه یک مساله بود: آزمایش دوپینگ تاجی ها و برگرداندن نتیجه به نفع پرسپولیسی ها.

در آن مقطع منافع ملی، به او ارتباطی نداشت. بهزادی فقط سربلندی و تکرار قهرمانی در لیگ را برای پرسپولیس می خواست. مسوولان فوتبال بنا به دلایلی نمی توانستند شخصاً با بهزادی برخورد قهرآمیز داشته باشند. آنها از عبده خواستند تا مانع بهزادی شود. مسئولان ورزش ایران از جمله کامبیز آتابای، رئیس فدراسیون فوتبال ایران و علی عبده، مدیرعامل باشگاه پرسپولیس او را به سکوت وادار کردند. این کار برای برای منفعت ملی و جلوگیری از ضربه خوردن تیم ملی فوتبال ایران در بازی‌های مقدماتی المپیک مونترال بود.بهزادی به خاطر ناراحتی روحی ایجاد شده از این مساله، از پرسپولیس کناره‌گیری کرد و بیوک وطنخواه مربی پرسپولیس شد، مساله دوپینگ عملاً شکل یک منفعت ملی را پیدا کرد و وقتی در لایه های بالای مملکتی پیچید که باشگاه پرسپولیس گامی برخلاف منافع ملی برمی دارد، با تشدید فشار علیه پرسپولیس توام شد. همایون بهزادی از مسوولیت در پرسپولیس کنار گذاشته شد تا برای تیم ملی مشکلی پیش نیاید. تاریخ فوتبال ایران از همایون بهزادی به نیکی و با احترام بسیار زیادی یاد خواهد کرد، امثال بهزادی ها و حجازی ها را به ندرت می توان پیدا کرد، بهزادی دارای مدرک کارشناسی ادبیات فارسی است که از این حیث کمتر فوتبالیستی مثل او یافت می شود. به گواه اکثر کارشناسان و مربیان،برترین سرزن تاریخ فوتبال ایران کسی نیست جز همایون خان بهزادی،با پرش های اعجاب انگیز و قدرت ضربات مثال زدنی.

بهزادی از مکتب پرافتخار شاهین رشد کرد و به پیکان و پرسپولیس رسید،یکی از ده ستاره ایست که در تالار مشاهیر AFC نامش ثبت شده،فوتبالیست تحصیلکرده شاهینی بعد از دوران بازیکنی در کسوت مربیگری اجازه خودنمایی نیافت.در پرسپولیس بعد از باخت سه یک به تاج و افشاگری جسورانه وی راجع به مصرف مواد مخدر توسط بازیکنان تاج،به جهت در پیش بودن المپیک مونترال وادار به سکوت شد و بعد از انقلاب هم با تهمت های واهی خانه نشین شد.خالق دربی معروف پنجاه و دو،اولین بازیکن و تا قبل از زائد تنها بازیکنی بود که در دربیها هت تریک کرده بود.یادش گرامی باد.

1. علی پروین

از ده سالگی که با دوچرخه محله ها را یکی یکی پشت سر می گذاشت و جوی هایی که عمیق به نظر می رسیدند را با دوچرخه مثل یک بندباز رد می کرد و مردم به او ((علی زاغی)) می گفتند، شهرت در به در به دنبالش بود. علی انرژی تمام نشدنی داشت و به خوبی می توانست روی یک کار متمرکز شود. وقتی هنوز در دوران کودکی بود پدرش او را برای یادگرفتن حرفه ای پیش دوست طلا سازش برد، البته حاج احمد مردی ثروتمند بود و نیازی نبود پسرش سر کار برود اما این رسم آ« زمان بود که پسرها از سن کم به دنبال حرفه ای می رفتند ، بعد از مدت کوتاهی کسبه های دیگر برای این شاگرد زرنگ سر و دست می شکاندند. تیزبینی پروین باعث می شد حتی برای گذاشتن نگین روی انگشتر هم به ذره بین نیازمند نباشد و بدون لرزش دست و با خونسردی این کار را انجام دهد. پروین استعداد بالایی در یادگیری داشت و تمام دوستان دوران کودکی اش این را تایید می کنند. علیرغم هوش زیادی که داشت خیلی زود از درس و مدرسه جدا شد. در سال 1332 وارد دبستان مدرسه توحید شد اما بخاطر علاقه اش به فوتبال خیلی زود بساط درس را جمع کرد و در 12 سالگی بصورت جدی وارد فوتبال و عضو تیم محلی عارف شد. مردی با کارنامه ای کم نظیر از عناوین و افتخارات همراه با چهار دهه محبوبیت بین نسل های مختلف. برای سال ها زمین خاکی و فوتبال محلات اوج لذت او بود. انس با فوتبال از پانزده سالگی و از زمین یخچالی و دبستان اردشیری آغاز شد و با تشکیل تیم فوتبال محله عارف در خیابان17 شهریور و محلات شیوا و غیاثی و کسب عنوان قهرمانی محلات تداوم یافت. زندگی علی همواره با فوتبال عجین بوده است. دورانی که در باشگاهی عضویت نداشت صبح تا شام گاهی در چندین مسابقه محلی حضور می یافت و در پایان هنوز قدرت کافی برای یک بازی دیگر داشت.

وقتی با توپ آشنا شد انگار نیمه گمشده اش را پیدا کرده بود. با یک توپ می توانست از کله سحر تا اذان ظهر بازی کند. کسی به خود اجازه نمی داد در جایی که علی زاغی حضور داشت حرف از کاپیتانی بزند و همیشه کاپیتان تیم محل خودش بود و لاغیر. هفده سال حضور, در مقام بازیکن و هفده سال در مقام سرمربی, او را نماد باشگاه محبوب تهران ساخت رکورد هایی افسانه ای و بواقع تکرار ناشدنی به علاوه کسب عناوین متعدد و متوالی و کلکسیونی از جامها و کاپ ها و.....شماره هشت پرسپولیس با پروین ارزش و بها و اهمیت پیدا کرد و به شماره خاص هوادارن تبدیل شد. تسلط, قدرت رهبری و مدیریت و در خدمت تیم بودن پروین در زمین شاخصه های اصلی بازی او بود. با اینحال پروین حتی از اینکه فوق ستاره پرسپولیس به حساب می آمد هم زمین خاکی را رها نکرد، روزی که بنفیکا با ستارگانی همچون اوزه بیو برای دیدار دوستانه با پرسپولیس به ایران آمد، صبح همان روز پروین در یک مسابقه محلی بازی کرده بود. اولین بازی رسمی پروین برای پرسپولیس در برابر تیم عقاب بود. پس از کسب عنوان مردسال فوتبال ایران ودریافت توپ طلای هفته نامه دنیای ورزش , باشگاه صاحب نام کریستال پالاس , جهت یک دیدار دوستانه با سرخپوشان به ایران آمد در شرایطی که چند روز قبل , در رقابتهای باشگاههای انگلیس با یک گل اورتون باشگاه قدرتمند جزیره را مغلوب کرده بود و در بهترین فرم قرار داشت، پرسپولیس تا دقیقه هفتاد با یک گل از حریف انگلیسی پیش بود اما با افت بدنی برخی بازیکنان، کریستال پالاس سه گل زد و بازی را 3-1 برد.

پس از انجام بازی, برترام جیمز هد (Bertram James Head ) سرمربی وقت باشگاه کریستال پالاس که حسابی از عملکرد پروین به وجد آمده بود پس از پایان بازی گفت:

عجب بازیکن خوبی دارید ....... من از بین همه , شماره 7 تیم را می پسندم او با اینکه قد و قامت بلندی ندارد ولی فوق العاده باهوش و تند و تیز است. می فهمد با توپ چه می کند کند و چشمانش در همه حال باز هستند و خوشبختانه , این بازیکن از خشونت های بیجا و لحظه ای برخوردار نیست او تنها بازیکنی بود که در طول 90 دقیقه بازی همیشه با توپ خوب کار می کرد و نفوذهای بموقعی داشت اگر این بازیکن شما در کنار یارانی در ردیف خودش قرار گیرد آنوقت شما هم خواهید دید چه توانایی هایی دارد من حاضرم همین امشب با شماره 7 شما (علی پروین) قرار داد ببندم و مبلغی برابر با 25000 پوند سالیانه به او بپردازم.

پی نوشت: هر پوند در سال 1351 برابر با 22 تومان یا 220 ریال بوده = 550000 تومان

اما مادر پروین او را از این انتقال منصرف کرد، او به پروین گفت: تو هنوز بچه ای، آنجا دیوانه می شوی، نمیتوانی دوام بیاوری، در غربت روحیه ات به همم می ریزد و .... و اینگونه بود که علی پروین قید رفتن به انگلیس و کریستا پالاس را زد. اسفند ماه سال 1355 نشریه ورزشی کیهان ورزشی طبق روال سال های قبل اقدام به گزینش چهره های برتر سال 55, می کند و پس از انتخاب چهره های برتر سال, از میان آن ها علی پروین را برای سومین سال پیاپی بعنوان برترین فوتبالیست سال ایران معرفی می کند. همان سال مجله دنیای ورزش وابسته به اطلاعات علی پروین را به عنوان چهره سال فوتبال ایران انتخاب کرد.علی پروین موفقترین فوتبالیست جام تخت جمشید است هافبک ممتاز سرخپوشان صاحب رکورد های منحصر بفرد در میان همه بزرگان این جام است. پروین از معدود بازیکنانی است که در هر 6 دوره جام حضور داشته و با کسب رکورد 144 بازی از 146 حضور ممکن در صدر همه ستاره های تخت جمشید از نظر تعداد بازی است و در این 144 بازی تنها 15 بازی را با شکست از زمین خارج شد. یعنی آمار تقریبی هر ده بازی یک باخت. پروین تنها دو بازی را طی شش دوره از دست می دهد اولی برابر صنعت نفت در اولین دوره مسابقات که بعنوان یار ذخیره بر روی نیمکت است و دومی برابر نیرو جام پنجم و در جریان اختلاف با مربی تیم منصور امیر آصفی و جالب آنکه در هز دو بازی پرسپولیس نتوانست بازی را ببرد.

پروین 2 قهرمانی و 3 نائب قهرمانی در این جام به دست آورد. همچنین در مجموع ادوار مختلف این جام 33 گل زد و یکی از بهترین گلزنان جام به شمار می رود. پروین تنها مهاجمان را از جهت گلزنی بالاتر از خود می بیند و در بین هافبک ها از حیث گلزنی در صدر است.پروین تا 36 سالگی برای پرسپولیس بازی کرد. پروین آخرین بار در 27 تیر ماه سال 1366 در دیدار پرسپولیس و دارایی برای آخرین بار بازوبند کاپیتانی را بر بازو بست و بعد از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. فوتبال ایران دیگر کاپیتانی مثل او به خود ندید و نخواهد دید، گویی کاپیتان متولد شده بود. پروین در 341 بازی 153 گل برای پرسپولیس به ثمر رساند. پروین با 84 بازی ملی و 35 بار بستن بازوبند کاپیتانی به مدت 21 سال رکوردی ارزشمند را در اختیار داشت،آن هم در دهه 50 شمسی، روزگاری که در بهترین شرایط تیم ملی حدود 10 بازی ملی در سال برگذار می کرد و رقبای او در دهه های 70 و 80 و 90 با افزایش تورنمنت های مختلف بین المللی گاهی در سال بیش از 20 بازی ملی را تجربه می کنند. پروین بیست و یک سال صدرنشین تعداد بازی های ملی بود و از این حیث رکوردی غیر قابل دستبرد دارد. اولین بازی که پروین بازوبند کاپیتانی تیم ملی را بر بازو بست در سال 1353 مقابل مجارستان بود اما در آ« زمان کاپیتان اول تیم بصورت ثابت نبود، از سال 1356 بطور رسمی پروین به عنوان کاپیتان اول تیم ملی منصوب شد. اغراق نیست اگر پروین را بکن بائر آسیا بدانیم، مردی موفق چه در باشگاهی چه در دوره مربیگری و چه در تیم ملی.

در سال 69 پرسپولیس با مربیگری پروین ضمن کسب عنوان قهرمانی جام باشگاه‌های تهران، در مسابقات لیگ قدس که در دوگروه برگزار می‌شد، در گروه اول صدرنشین و به مرحله نیمه نهایی صعود کرد. پرسپولیس در سال 70 عنوان نایب قهرمانی تهران و سومی لیگ را کسب کرد. در جام حذفی تهران نیز در دور اول حذف شد و در جام حذفی آسیا که از سال قبل باقی‌مانده بود پس از کناره گیری دائو ریال کره جنوبی با غلبه بر تیم‌های الهلال عربستان و المحرق بحرین اولین جام حذفی آسیا (جام در جام آسیا) را فتح کرد . این اولین عنوان بین‌المللی پرسپولیس بود. در سال 78 پرسپولیس در رقابت‌های جام حذفی (باقی‌مانده از سال قبل) به مقام قهرمانی رسید و در فینال استقلال را 2 بر 1 شکست داد. در آغاز سال 79 پرسپولیس در جام باشگاه‌های آسیا، سوم شد. در سال 81 در اوایل سال اکبر غمخوار از سوی هیئت مدیره باشگاه به عنوان مدیر عامل برگزیده شد و در خرداد ماه در حالی که قهرمانی استقلالی‌ها در لیگ حتمی به نظر می رسید، پرسپولیس در حالتی معجزه آسا قهرمانی را از چنگ آبی‌ها در آورد. پس از پایان دومیـن لیگ حـرفه ای، سران پرسپولیس یک مربی کروات (وینگوبگوویچ) را جایگزین پروین کردند. علی پروین برعکس هم دوره های خود اوضاع و احوالش بسیار عالی است. او یکی از نمایشگاه داران اتومبیل های خاص مدل بالای خارجی می باشد، یک مغازه مانتو فروشی مشهور و دفتر بیمه دارد و در کار خرید و فروش زمین نیز می باشد. وی زمانی قصد داشت بخشی از سهام باشگاه پرسپولیس را بخرد!

برانکو و علی پروین با سه قهرمانی در لیگ پرافتخارترین سرمربیان تاریخ سرخپوشان در رقابت های لیگ به حساب می آیند. البته پروین یک قهرمانی جام برندگان آسیا، یک نایب قهرمانی، سه قهرمانی جام حذفی، سه نایب قهرمانی لیگ هم در کارنامه دارد و درمجموع 7 جام رسمی و با احتساب شش قهرمانی باشگاه های تهران و دو جام حذفی تهران در مجموع 15 جام با پرسپولیس گرفته است و پر افتخارترین مربی تاریخ باشگاه پرسپولیس محسوب می شود.

یادداشت ارسالی از کاربر: جواد محمدپور

مقدمه و ویرایش از: مهدی تاج الدینی

منبع: طرفداری

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۵۵۴۵۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی: