نگاهی به وصیتنامه شهید «کرامتالله سلیمانی فارسانی»
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۶۲۳۳۵۱
به گزارش ایکنا از چهارمحال و بختیاری شهید کرامت سلیمانی در سال 1345 در خانوادهای نسبتاً پرجمعیت در فارسان متولد شد. پدر شهید انسانی سرشناس و مشهور به دادگری بود. در سال 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی، کرامت نوجوانی 12 ساله بود که کم کم با مباحث انقلاب آشنا شد و با اعضای هستهای انقلاب و حزب الله در ارتباط بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با آغاز جنگ تحمیلی، فصل جدیدی از زندگی شهید رقم خورد و این نوجوان 15 ساله با بر تن کردن لباس رزم به خیل افلاکیان بسیجی و همرزمانش پیوست. این شهید به خاطر فرزی و چالاکی و تواناییهایش به عنوان بیسیمچی در چندین عملیات شرکت کرد و در عملیات خیبر نیز در کنار سردار شهید سهراب نوروزی قرار گرفت که به دنبال بمباران شیمیایی ناجوانمردانه از سوی عراق به همراه شهید نوروزی در منطقه عملیاتی ماندند و با از خودگذشتگی، بسیاری از رزمندگان را نجات دادند.
این شهید والامقام به دنبال مجروحیت در این بمباران شیمیایی برای درمان عازم تهران و پس از آن هلند شد. پس از بازگشت علیرغم رنج بردن از جراحات شیمیایی، عازم جبهه شد، با پایان جنگ، این جانباز شیمیایی 70 درصد تا سال 88 از تبعات جنگ رنج برد و در این سال به فیض بلند شهادت نایل شد. شهید سلیمانی در طی سالهای پربار زندگیِ جانبازی خود در رشته مدیریت دولتی دانشگاه شهید بهشتی تحصیل کرد و همواره در عرصه فرهنگی و دینی فعالیت داشت. روحش شاد و یادش گرامی باد.
وصیتنامه شهید کرامتالله سلیمانی فارسانی
«بسم الله الرحمن الرحیم
با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و با سلام بر تمام شهدای ایران
خاطره من و وصیتم به دایی عزیزم
دایی جانم، خدا میداند که من چقدر به تو علاقه دارم. دایی جان خدا میداند که آیا من بار دیگر تو را خواهم دید. دایی عزیزم من علاقه و مهر و محبتی که به تو داشتم حتی به برادرم این علاقه و صمیمیت را نشان ندادم. دایی جان اگر خواهر زادهات را در راه خدا دادی ناراحت نباش. اگر خواهرزادهات سر نداشت از خداوند سر نخواه چون سر و بدن خواهرزادهات را در راه خدا دادهای و اگر خواهرزادهات بدن نداشت بدنش را از خدا نخواه. و اگر خواهرزادهات پیکرش اصلاً پیدا نشد از خدا پیکرش را نخواه.
ای خوشا با فرق خونین در لقای یار رفتند
سر جدا پیکر جدا در محفل دلدار رفتند
سلام مرا به زندایی مهربانم برسان. زنداییام خیلی مهر و محبت نشان دادند. من از زنداییام خیلی رضایت دارم امیدوارم که مرا ببخشد و طلب حلالیت میکنم.
سلام گرم و صمیمانه و برادرانهام را به پریسا، پیمان و پیام برسان. من همینطور که به شما علاقه داشتم به فرزندانت نیز علاقه داشتم.
دایی عزیزم من در مقابل کسانی که میخواهند اسلام عزیز و خاک میهن را به باد فنا بکشانند سکوت نخواهم کرد. من تا آخرین نفس و تا آخرین قطره خون در برابر کسانی که ادعای قلدری و زورگویی را بر سر میهن بکنند، پوز آنان را به خاک خواهم مالید.
و دایی جان باید مایه افتخار تو باشد که خواهرزاده رزمنده داشتهای و در جبهه حق علیه باطل شهید شده و من اگر خدا بخواهد، مایه افتخاری باشم برای شما، إنشاءالله.
دایی جان من دوستی دارم به نام عزیزالله مطلبی و موسی نوربخش. اگر شما علاقه به من دارید، بعد شهادت من آن علاقه را به این دوستان داشته باشید.
خدمت پسردایی عزیزم، پیمان
سلام پسردایی عزیزم، امیدوارم در زندگی پیروزمندانهات سربلند و همچون کوه مقاوم باشی و اگر شهید شدم امیدوارم که شماها امید آینده امام ادامه دهنده راه حق و حقیقت بوده باشید و یکی از ادامهدهندگان راه شهدا بوده باشید.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
انتهای پیام
منبع: ایکنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۶۲۳۳۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی: