Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-04-19@15:10:00 GMT

«بی»؛ عروسک محلی دزفول

تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۶۷۰۱۵۹۰

«بی»؛ عروسک محلی دزفول

فردا نوشت: این روزها در صفحات زیادی از اینستاگرام شاهد ساخت انواع مختلف عروسک‌ها و فروش آنها توسط بانوان ایرانی هستیم اما فقط تعداد کمی از خانم‌های ایرانی هستند که عروسک‌های سنتی شهر خودشان را می‌سازند. بهناز پویان نسب یکی از دخترهایی است که تصمیم به احیای میراث مادربزرگش گرفت. او متولد سال ۱۳۶۸ است و علاقه‌اش به عروسک‌های پارچه‌ای به دوران کودکی بر می‌گردد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این دختر هنرمند بعد از دیدن یک برنامه تلویزیونی و با کسب اطلاعات از عروسک‌های بومی، عروسکی که در خانه‌شان از مادربزرگش به یادگار مانده بود را کشف کرد. عروسکی که جز خودش و خاله‌اش کسی به آن توجه خاصی نمی‌کرد. به این ترتیب او از مادربزرگش مراحل ساخت عروسک محلی دزفول «بی» را یاد گرفت. حالا با وجودی که مادربزرگش به رحمت خدا رفته است ولی میراث او زنده است. پویان نسب که لیسانس صنایع شیمی دارد، به کارهای هنری علاقه خاصی دارد و به گفته خودش بدون هنر نمی‌تواند زندگی کند. در ادامه گفتگوی خواندنی را با بهناز پویان نسب بخوانید. جوان دهه شصتی موفقی که به پارچه، نخ و پولک جان می‌د‌هد.

عروسک «بی» را در جهیزیه عروس و داماد دزفولی قرار می‌دادند
پویان نسب درباره پیشینه ساخت عروسک «بی» می‌گوید: «این عروسک یک نوع عروسک آیینی است و با یک بند آن را آویزان می‌کردند و همراه با داماد و چند وسیله دست ساز دیگر، آن‌ها را به عنوان زینتی اتاق عروس و داماد قرار می‌دادند. این عروسک به شکل سفارشی ساخته می‌شده است. عروسک «بی» و عروسک «بی‌بی کگ» که مربوط به یزد است، تنها عروسک‌هایی هستند که در زمان رونق خودشان خرید و فروش می‌شدند. علاوه بر عروسک «بی» دزفول یک عروسک بومی دیگر هم دارد ولی این عروسکی که من درست می‌کنم، حالت لوکس‌تری دارد. عروسک دیگر دزفول ساختار بدنش به شکل «بی» بوده ولی چهره متفاوتی دارد. آن عروسک را مادران یا بچه‌ها درست می‌کردند و صورت عامیانه‌تری داشتند. اما عروسک «بی» در انحصار خانواده ما قرار دارد یعنی مادربزرگم و قبل از آن خاله‌شان و قبل‌تر مادربزرگشان درست می‌کردند و در جهیزیه عروس قرار می‌دادند. متاسفانه در حال حاضر عروسک‌های فانتزی را در جهیزیه عروس قرار می‌دهند و استفاده از عروسک‌های «بی» منسوخ شده است.»

عروسک «بی» از قدیم سنگ صبور عروس‌های دزفولی بوده است
او درباره فلسفه نام این عروسک و دلیل قرار دادن آن در جهیزیه عروس می‌گوید: «بی» در لهجه دزفولی به معنی «عروس» است و این عروسک یک لباس عروس هم پوشیده؛ یعنی همین لباسی که من برایش دوخته‌ام. این لباسی که عروسک «بی» پوشیده، عروس‌های دزفولی می‌پوشند که شامل: شلیته، دامن کوتاه و شلوار است که برای مهمانی رفتن بوده. آرایش موها هم به شکلی است که چهره آنها را زینت داده است. دلیل قرار دادن عروسک در جهیزیه عروس این بوده که آن زمان به عروسک «سنگ صبیر» یا «سنگ صبور» هم می‌گفتند. یکی از کارشناسان میراث فرهنگی دزفول به من در این باره اطلاعات دادند. چون معمولا دختران در سن کمی ازدواج می‌کردند؛ مثلا یکی از مادربزرگ‌های من در سن ۱۳ سالگی و دیگری در سن ۱۶ سالگی ازدواج کردند. این عروسک‌ها به نوعی همراه آنها بوده است.»

عروسک های محلی درفول از فرانسه و امریکا هم خریدار دارند
این دختر هنرمند درباره استقبال از این عروسک‌های بومی می‌گوید: «از عروسک‌های سنتی معمولا کمتر استقبال می‌کنند. مثلا دوست، آشنا و فامیل وقتی عروسک را می‌بینند، با خوشحالی می‌گویند ما در کودکی با این عروسک بازی می‌کردیم ولی از خرید آن استقبال نمی‌کنند. معمولا پیشینه این عروسک برایشان یک مسئله عادی است ولی می‌توان گفت در خارج از استان استقبال از خرید این عروسک‌ها بیشتر شده است. حدود سه ماه است که این عروسک‌ها بیشتر دیده می‌شود. به دلیل اینکه چند موسسه و «گالری ماه گنج» در داخل باغ فردوس نیز برای آن تبلیغ کردند. می‌توان گفت که خارج از استان این عروسک را بیشتر دوست دارند. علاوه بر این من تا به حال دو بار عروسک‌هایم را به فرانسه فرستادم، البته به واسطه یک دوست و در حال حاضر هم یک سفارش از امریکا دارم.»

عروسک نوزاد با چشم زخم «لسبک» را به شکل نوزادهای دزفولی ساختم
پویان نسب درباره ایده ساخت عروسک‌های نوزاد می‌گوید: «خانم احسانی که در موسسه احیای عروسک‌های بومی مشغول به فعالیت هستند، تعدادی عکس قدیمی از عروسک‌های بومی دزفول برایم فرستادند و آدرس منبع هم به من دادند. داخل آن تصویر یک دختربچه، پسربچه، چهارپا، عروسک «بی» و یک عروسک نوزاد بود. این عروسک چشم و ابرو و دهن نداشت و در کل نوزادهای دزفولی یک پیشانی بند مشکی دارند که روی آن چند چشم زخم قرار می‌دهند. من برای چشم زخم از «لسبک» استفاده کردم که برای نوزادهای دزفولی آن را استفاده می‌کنند. به این ترتیب یک عروسک نوزاد کاملا دزفولی ساختم.»

به جای چشم زخم‌های وارداتی ترکی از خرمهره‌های شش هزار ساله ایرانی استفاده کنیم
این دختر هنرمند دزفولی در ادامه درباره چشم زخم‌های سنتی دزفول می‌گوید: «ما به این چشم زخم‌ها در لهجه دزفولی «لسپک» می‌گوییم. من برای اولین بار عروسک‌های نوزاد را با چشم‌زخم‌های آبی که یک نقطه سیاه و دایره سفید دور آن است، درست کردم که خانم کفاش زاده به من پیام دادند که چشم زخم‌هایی استفاده شده، ترکی هستند و ده سال است که وارد ایران شده‌اند. ایشان که کارشناس میراث فرهنگی دزفول هستند از من خواستند که از این چشم‌زخم‌ها استفاده نکنم و از «خرمهره» استفاده کنم. با توجه به تحقیقاتی که من در این باره کردم، متوجه شدم که این چشم‌زخم‌ها حدود شش هزار سال پیش در ایران ساخته می‌شده و فقط دو کارگاه در ایران است که در حال حاضر آنها را می‌سازند. یعنی صنعت ساخت این چشم‌زخم‌ها متعلق به ایران است. در گذشته خانواده‌های دزفول معمولا دور این چشم زخم‌ها را طلا می‌گرفتند و به عنوان گردنبد از آن استفاده می‌کردند یا به نوزادشان آویزان می‌کردند. در حال حاضر استقبال از این چشم زخم‌ها بد نیست ولی به رونق گذشته هم نیست.»

برای ساخت عروسک از بچه‌ها نظر می‌خواهم چون آنها خیلی صادقانه و ساده نظر می‌دهند
پویان نسب درباره کودکانی که از آنها برای ساخت عروسک نظر می‌خواهد، می‌گوید: «اولا بچه‌ها خیلی صادقانه نظر می‌دهند و دیدشان به یک موضوع خیلی ساده‌تر و عامیانه‌تر است. وقتی سری اول عروسک‌ها را درست می‌کردم، سه نفر از بچه‌های فامیل؛ یکی هفت ساله و دو تا هشت ساله که دوقلو هستند، بعد از دیدن عروسک‌ها گفتند که آنها خیلی زشت و خشن هستند. بچه‌ها به من این نظرات را می‌دادند ولی نمی‌توانستند بگویند که چطور این عروسک‌ها را اصلاح کنم و چه کار کنم که ظاهرشان بهتر شود. در این مورد خانم احسانی که چندین سال است در زمینه ساخت عروسک‌های بومی فعالیت می‌کنند، مثل همیشه به کمکم آمدند و راهنمایی‌هایی در این مورد کردند. مثلا گفتند که داخل لب عروسک را پر کنم یا چشمانش را کمی ملایم‌ترم بکشم تا حالت خمار پیدا کند. این شد که چهره عروسک‌هایم کمی مهربان‌تر و خندان تر شد. یکی از اقوام هم بودند که وقتی عروسک را دیدند، گفتند این عروسک ابروهای کمانی هم داشته و بعضی از آنها یک زلف هم داشته‌اند که من دو نمونه عروسک بر اساس گفته‌های ایشان ساختم. چون ایشان در زمان حیات مادربزرگم شاهد ساخت عروسک توسط ایشان بودند و به این ترتیب عروسک‌ها تنوع بیشتری پیدا کرد.»

قیمت کارهایک یک پنجم زحمتی است که برایشان می‌کشم
این دختر دهه شصتی درباره درآمدش از ساخت عروسک می‌گوید: «به عنوان یک شغل جانبی، این کار می‌تواند خوب باشد. البته من در حال حاضر نمی‌توانم به این سوال دقیق جواب بدهم، چون تازه کارم رونق پیدا کرده است و عروسک هنوز جایگاهی که باید را به دست نیاورده است. معمولا قیمت کارها نسبت به زحمتی که برایشان می‌کشم، یک پنجم است. شاید در آینده اگر به همین شکل کارم رونق داشته باشد، بتوانم به عنوان یک منبع درآمد اصلی به آن نگاه کنم. من معمولا روی یک کار، دو یا سه روز زمان می‌گذارم و شاید قیمت آن ۳۰ هزار تومان باشد. از این نظر، ساخت عروسک نمی‌تواند حمایت کننده مالی باشد ولی می‌تواند آینده خوبی داشته باشد.»

احیای «دولاق» لباس بومی دزفول نیز در برنامه‌ام قرار دارد
او درباره اینکه در آینده تصمیم دارد کدام یک از هنرهای دستی مادربزرگش را احیا کند، می‌گوید: «من یادم هست که مادربزرگم چیزهایی درست می‌کردند، شبیه منگوله که به آنها بند بالش می‌گفتند. من نمونه‌اش را در خانه دارم ولی هنوز فرصت نکردم، آن را درست کنم. برنامه بعدی من ساخت این منگوله‌ها و به نوعی احیای آن هاست. چون نمونه آنها اصلا در جای دیگری وجود ندارد. علاوه بر این بادبزن‌هایی هستند که با ابریشم رنگی ساخته شده‌اند که آن ابریشم‌ها هم خود مادربزگم رنگ می‌کردند. یک غلاف نقره‌ای هم داشتند که من در طلافروشی‌های دزفول توانستم نمونه آن را پیدا کنم. اما بادبزن‌های جدید خیلی نگین دارند و اصلا شبیه بادبزن‌های قدیمی مادربزرگم نیستند. احیای لباس بومی دزفول به اسم «دولاق» را هم در برنامه‌ام دارم که در قدیم به آن «چاقچور» هم می‌گفتند و از لحاظ ظاهری شباهت بسیاری به لباس قجری دارد. خیلی دوست دارم که این لباس هم به مردم دزفول دوباره شناسانده شود.»

از خاطرات شیرین من دیدن هیجان و خوشحالی افراد مختلف بعد از دیدن عروسک «بی» است
این دختر دهه شصتی درباره خاطرات خوبش از یک سال ساخت عروسک می گوید: «یک خاطره جالب از افتتاحیه گالری ماه گنج دارم. این افتتاحیه که در تهران برگزار شد، به صورت مجازی برای افراد دعوت نامه فرستاده بود. من به خاطر ترافیک با تاخیر به مراسم رسیدم. وقتی که رسیدم و خودم را معرفی کردم، خانم قوی دل خیلی شگفت زده شدند و گفتند تو سازنده عروسک‌های بی هستی. من خیلی از این برخورد تعجب کردم، چون اصلا انتظارش را نداشتم. ایشان خیلی هیجان زده شده بودند و دست من را گرفتند و به چند نفر دیگر هم معرفی کردند. این خاطره خیلی در ذهن من ماندگار شد. یک مشتری هم دارم به اسم ریحانه که من به ایشان می‌گویم خانم ریحانه رنگی چرا که خیلی عاشق رنگ‌ها هستند. ایشان اولین مشتری من بودند که خارج از موسسه به من پیشنهاد دادند. من نمی‌دانستم که ایشان ساکن فرانسه هستند. ریحانه بعد از دیدن عروسک‌ها خیلی هیجان زده می‌شود و این باعث خوشحالی و افتخار من است. البته این را هم بگویم که وقتی از کسانی که از طرف عروسک سازان دیگر به من سفارش ساخت عروسک می‌شود هم من خیلی خوشحال می‌شوم. چون می‌دانم آنها چقدر عروسک‌ها را دوست دارند و برای همین قیمت پایین تری برایشان حساب می‌کنم.»

«دریز» وسیله‌ای قدیمی و کاربردی که با آن به نوزادان مایعات می‌دادند
پویان نسب درباره دریز یکی دیگر از میراث‌های مادربزرگش می‌گوید: «درریزها برای یکی دیگر از مادربزگ‌هایم بود. پدربزگم چون کار ریختگی انجام می‌داد، به او سفارش ساخت «دریز» می‌دادند. برای اینکه مایعات را داخل آن بریزند و به نوزاد بدهند.در حال حاضر اگر بخواهند به کودک عرقی جات خاصی بدهند با قاشق می‌دهند ولی قاشق حجم کمی می‌گیرد اما دورریز حجم بیشتری می‌گیرد و دهانه باریکش باعث می‌شود که راحت‌تر وارد دهان بچه شود. این را فقط به عنوان نمونه در صفحه‌ام گذاشتم و چون کار ریخته گری کار من نیست، نمی‌توانم آن را انجام دهم. ولی اگر کسی این کار را بلد باشد، می‌تواند از روی آن قالب بزند و بسازد.»

شاید در آینده‌ای نزدیک برای عروسک‌هایم قصه هم ساختم
این دختر هنرمند درباره اینکه تصمیم به ساخت قصه برای عروسک‌ها دارد یا نه، می‌گوید: «راستش چون من در ساخت عروسک خیلی دست تنها هستم و خاله‌ام تازه چند هفته است که به کمکم آمده‌اند، فعلا تصمیم به این کار ندارم. چون ساخت قصه برای عروسک‌ها خیلی وقتگیر است. البته تصمیم دارم که در آینده‌ای نزدیک این کار را انجام بدهم. فقط چون نمی‌خواهم کاری را به صورت ناقص انجام دهم، منتظر فرصتی هستم که فضایی برای این کار ایجاد شود.»

برای استقبال بیشتر از عروسک‌های ایرانی نباید به فکر درآمدزایی از آن باشیم
او درباره اینکه باید چه کار کنیم که استقبال از عروسک‌های ایرانی بیشتر شود، می‌گوید: «مسیری که موسسه آوای طبیعت پایدار طی کرده و تجربه یک سال و اندی من می‌گوید؛ وقتی کسی عروسک را می‌بیند و با پیشینه آن آشنایی ندارد، آن عروسک فقط برایش یک عروسک پارچه‌ای ساده است. اما زمانی که درباره پیشینه‌اش اطلاعات کسب می‌کند و عروسک را به عنوان یک شخصیت می‌شناسد، بیشتر با آن ارتباط برقرار می‌کند. من این تجربه را با بچه‌های فامیل داشتم که قبل از دانستن پیشینه عروسک‌ها، اصلا جذب آن نمی‌شدند. ولی به مرور و با شناختن عروسک به آن علاقه مند شدند و حالا دوست دارند خودشان هم آن را بسازند. من در آینده‌ای نزدیک حتما ساخت این عروسک را به آنها آموزش می‌دهم. به نظرم برای استقبال بیشتر از عروسک‌های ایرانی نباید کار را وارد مسیرهای اقتصادی کنیم و فقط بخواهیم از آن کسب درآمد کنیم. بلکه اول باید سعی کنیم این عروسک را به دیگران بشناسانیم و بعد از آن کسب درآمد کنیم. چون وقتی هدفمان کسب درآمد باشد، عروسک آسیب می‌بیند و هیچ وقت جایگاهی که باید را کسب نمی‌کند؛ یعنی بعد فرهنگیش مهم تر است. من الان نمونه‌اش را در دزفول و درباره سبدهایی که باحصیر ساخته می‌شود، می‌بینم. نمونه قدیمی این سبدها که به آن «کپو» می‌گویند؛ خیلی باکیفیت‌تر بود و حتی نخی که برای تزئین آن استفاده می‌شود هم خوشرنگ‌تر بود. من نمونه آن را در جهیزیه مادرم دیدم ولی در حال حاضر سبدهایی که در بازار وجود دارد بافت درشتی دارد، البته اگر کسی نمونه قدیمی‌اش را ندیده باشد، برایش خیلی قشنگ است ولی برای من که نمونه اصلی آن را دیده‌ام؛ حسرت می‌خورم که چرا کیفیت فدای کار اقتصادی شده است. اگر کار باکیفیت بیشتری ساخته شود، صد البته ارزش بیشتری به آن داده می‌شود. البته به نوعی هم حق دارند، کسی که محل درآمدش از این صنعت باشد و از طرف جایی هم حمایت نشود، مجبور به انجام کاری می‌شود که درآمدش بالاتر برود.»

آرزو دارم به عروسک‌های بومی به عنوان یک تکه پارچه نگاه نشود
خانم پویان نسب درباره آرزویش برای عروسک های بومی می گوید: «دوست دارم همه عروسک‌های بومی آن جایگاهی که باید را به دست بیاورند و به عروسک‌ها به عنوان یک تکه پارچه‌ای که سرهم شده، نگاه نشود و عروسک‌ها با آن هویتی که داشتند و الان هم دارند دیده شود. البته این را نه فقط برای عروسک‌های خودم، بلکه برای تمام عروسک‌های سنتی ایرانی می‌خواهم. آرزو دارم همه ایرانی‌ها واقعا از هنر دست هنرمندان ایرانی حمایت کنند. برای قیمت پایین خیلی چانه نزنند. چون واقعا کسی که یک عروسک می‌سازد، به پارچه و نخ و پولک جان می‌دهد و از آن شخصیت سازی می‌کند. امیدوارم فرهنگ سازی درباره این اشیای باارزش بیشتر شود. اینکه کسی دیگران بتوانند بعد معنوی کار را درک کند و کسی که عروسک را بخواهد، دوست داشته باشد آن را به عنوان یک کالای فرهنگ داشته باشد.»

منبع: تابناک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۷۰۱۵۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی: